به گزارش «رساگفت»: توسعه سواحل مکران، موضوعی است که در سالیان اخیر، مورد توجه حاکمیت و گروههای مردمی قرار گرفته است. از آنجا که مکران، تنها نقطهی اتصال کشور به آبهای آزاد به شمار میرود، ظرفیتهای مختلف ژئوپلتیکی برای کشور به ارمغان آورده است. بنابراین چه در حوزهی حملونقل و چه در سایر حوزههای اقتصادی که از آن از اقتصاد دریا یاد میشود، میتوان ظرفیتهای بیشماری برای این منطقه برشمرد که در قسمت اول گزارش، به تفصیل به آن پرداخته شد. اما از سوی دیگر، بهرهمندی از این ظرفیتها چالشهای مختلفی به همراه دارد که در این گزارش، به تشریح آنها میپردازیم.
منطقه مکران حدود 700 هزار نفر جمعیت دارد که عمده تمرکزش، در میناب با 300 هزار نفر جمعیت، چابهار با حدود 200 هزار نفر و جاسک با 160 هزار نفر جمعیت، مهمترین شهرهای این منطقه را شامل میشود. یکی از چالشهای اصلی منطقه، انباشت فقر نیروی انسانی در منطقه بلوچستان است که ریشهی تاریخی دارد. در تاریخ آمده است که گذر اسکندر به هند از این منطقه بوده است. یک نقل قول تاریخی در یکی از کتابهای جغرافیایی ملل اسلامی آمده که زمان حجاج بن یوسف اموی یک سیاح نزد حجاج میآید و حجاج از او میپرسد که از شام و عراق و هند و حجاز و … بگو. بعد میگوید از مکران بگو. سیاح میگوید: “مکران، راهش دور است، آبش شور است، هوایش گرم است، سپاه فراوان در آنجا زمینگیر میشود، سپاه اندک در آنجا هلاک میشود”. تعبیرهایی از این دست که به یک معنا بیانگر آن است که مکران، خیلی مکان صعب و سختی برای زندگی است، متعدد است. اگر به جریانشناسی توسعه در ایران نگاه کنیم، همواره توسعه ما در ایران، توسعه بدوی بوده است. یعنی همواره نگاه به سرزمین و زمینهای اطراف بوده است. البته جغرافیای ایران، این را حکم میکرد. اما به هر حال، توجه به دریا و دل به دل دریازدن و رفتن به سرزمینهای دوردست، خیلی کمتر بوده است. این تلقی که توسعه ما توسعه بدوی بوده است باعث شده است توجه ما به ساحل و توسعه ساحل، خیلی کم شود و این، خودش جدا از قصه اقلیمی که آن سیاح تعریف کرد، نوع نگاه ما به توسعه که توسعه بدوی برای ما اولویت داشته است، باعث شده است که اساساً توجه به این منطقه، کم شود.
به نظر میرسد در طول سالیان بعد از انقلاب نیز به دلایل مختلفی از جمله نگاههای قومی– مذهبی، توجه حاکمیت به منطقه سیستان، بیشتر از منطقه بلوچستان (که مکران در آن بخش واقع شده) صورت میگیرد. هرچند توسعه زیرساخت در کل استان سیستان و بلوچستان، بسیار پایینتر از متوسط کشور است و این موضوع نیز بسیار اثرگذار است. یعنی با استانی مواجه هستیم که حتی یک کیلومتر آزادراه ندارد. یک مقداری بزرگراه دارد که فقط در شمال استان یعنی در زاهدان و زابل است. بیشترین آمار تصادفات رانندگی سالانه به خاطر جادهها و همچنین رانندگان پرخطر است. از نظر دسترسی به آب آشامیدنی در سال 1400 دسترسی 19 درصد مردم کل شهرستان چابهار به آب آشامیدنی سالم که نسبت به سایر شهرستانها پیشروتر است؛ در بحث بیمارستان و دسترسی به امکانات بهداشتی، وضعیت بسیار ناراحتکننده است. در فضای سرانه آموزشی هم طبق آمار سال 1400 متوسط فضای آموزشی به صورت سرانه، برای هر دانشآموز در کل کشور، 5.5 متر مربع و برای شهرستان چابهار، نیم متر مربع است.
یکی از چالشهای اصلی توسعه مکران، چالشهای اقتصادی-اجتماعی است. 63 درصد جمعیت چابهار (نزدیک به 70 هزار نفر) حاشیهنشین هستند که بالاترین درصد حاشیهنشینی کل کشور به شمار میرود. در سی سال گذشته، تقریباً همه توسعه شهری چابهار، کاملاً بیضابطه صورت گرفته و در حال حاضر نیز به لحاظ اجتماعی، امکان کوچ اجباری مردم فراهم نیست. این توسعه بیضابطه شهری، زمانی خود را نشان میدهد که برای توسعه خطوط ریلی، عملاً بایستی مسیری دورتر انتخاب شده و با دور زدن مناطق مسکونی به سمت فلات مرکزی توسعه یابد که به دلیل هزینههای بالای اجتماعی و سیاسی، امکانپذیر نیست. از جمله دیگر موانع اجتماعی که توسعه مکران را پیچیدهتر میکند، بافت طایفهای آن و تنوع اقوام و مذاهب است که تعارضات فرهنگی را در صورت توسعه به همراه خواهد داشت؛ مشابه همان اتفاقی که در عسلویه و ماهشهر در زمان توسعه پتروشیمی رخ داد. همچنین، در صورت توسعه خطوط ریلی و حل این تعارضات، عدم وجود زیرساخت جادهای بهعنوان پشتیبان حملونقل ریلی (در صورت بروز هر مشکل فنی) نیز باعث شده تصمیمگیری در این حوزه با مشکلات عدیدهای مواجه شود.
از دیگر شهرهای منطقه، از سیریک میتوان نام برد که مساله عمدهاش اقتصاد شیلات و کشاورزی است. جاسک و بشاگرد نیز هریک داستان متعلق به خود را دارد. بشاگرد 80 کیلومتر با عمان و 450 کیلومتر با بندرعباس فاصله دارد.
یکی از شهرهای مهم منطقه مکران، همانطور که گفته شد، بندر میناب است که جمعیتی عمدتاً شیعه دارد و به نوعی تنها شهر شیعهنشین منطقه است. سایر شهرها نظیر کنارک، راسک و پیشین نیز مسائل مربوط به خود را دارند.
اگر به تاریخچه حکمرانی نهادی در منطقه نگاه کنیم، مرحوم ترکان (دبیر اسبق شورای هماهنگی مناطق آزاد کشور) معتقد بود یکی از شئون ژاندارمی منطقهای محمدرضاشاه این بود که میخواستند امنیت اقیانوس هند را به وی بدهند و ناوگان ششم آمریکا از منطقه خارج شود. جایی که بدین منظور جایابی شد تا نیروی دریایی ایران مستقر شود، کنارک بود که یک ایرانبندر بزرگ را آنجا بسازند. درسالهای بعد از آن، به دلیل یک سری اختلافات با خانم گاندی مواجه میشوند و طرح، متوقف و بعد از انقلاب نیز عملاً تا سال 1387 به فراموشی سپرده شد.
درزمان سفر رهبری در سال 1387 به منطقه، بهنوعی تقسیمبندی بین سپاه و ارتش توسط ایشان صورت گرفت و مقرر شد نیروی دریایی ارتش در چهار نقطه در آبهای آزاد، اقدام به ساخت پایگاههای نیروی دریایی نماید. همهی این روایات تاریخی، نشاندهندهی استراتژیک بودن این منطقه از کشور است.
البته نباید از تلاشهای دریادار سیاری (فرمانده نیروی دریایی ارتش) در این مسیر، چشمپوشی کرد. در دولت یازدهم، دو سه اتفاق موجب توجه قانونگذار میشود؛ اول، مصوبهای در شورای عالی امنیت ملی، که به دلیل اهمیت نظامی، بخشی از کار را به وزارت دفاع میسپرد. دوم، سند توسعه که در دولت دوازدهم توسط دکتر شریفزادگان، عضو هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی و برنامهریزی منطقهای دانشگاه شهید بهشتی و وزیر اسبق رفاه در دولت اصلاحات نوشته میشود. سوم، ماده 68 احکام دائمی برنامه ششم توسعه، که مقرر میشود، سازمانی به ریاست رییس جمهور جهت حکمرانی یکپارچه توسعه مکران تشکیل و تمامی اختیارات دستگاهها به جز نظامی، امنیتی، قضایی و وزارت خارجه، به این سازمان محول شود که از سال 1395 تاکنون اساسنامهای در این باره تصویب نشده است. شاید علت اصلی عدم تحقق این موضوع را نیز بتوان در مخالفت و تعارضات منافع شدید بین دستگاههای اجرایی در بهرهبرداری از این منطقه استراتژیک در کشور دانست. در سند توسعه مکران، 377 طرح سرمایهگذاری به همراه مطالعات فاز صفر آنها پیشنهاد میشود.
پس از این موضوع، مجدداً توسعه مکران برای مدتی مغفول میماند که در دولت سیزدهم، سردار دهقان که در برههای از زمان به دلیل مسئولیت در وزارت دفاع، آشنایی نسبی با وضعیت مکران دارد، بهعنوان رییس شورای عالی توسعه مکران انتخاب میشود. در دوسال گذشته، اقدامات تحولی خوبی در این راستا شروع شده است که برای ایشان و تیمشان در این مسیر آرزوی توفیق میکنیم.
در این گزارش سعی شد ابعاد پیدا و پنهان انجام فعالیتهای توسعهای در یکی از استراتژیکترین مناطق کشور تشریح شده و مخاطبین و دغدغهمندان این حوزه، هرچه بیشتر با پیچیدگیهای نهادی، اجتماعی و اقتصادی آن آشنا شوند.