به گزارش «رساگفت»: بیست و نهمین نشست «عصر اندیش» با موضوع آشنایی با زندگی علمی آمارتیا سن، اقتصاددان هندی و نقد و بررسی کتاب «توسعه به مثابه آزادی» از اثرات برجستهی وی با حضور دکتر سید حسین امامی پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، برگزار شد.
در این نشست، شخصیت علمی آمارتیا سن، فیلسوف و اقتصاددان هندی تبار انگلستان و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 1998 مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
امامی در ابتدا با اشاره مختصر به زندگی علمی سن افزود: آمارتیا کومار سن مشهور به آمارتیا سن (متولد 1933) در سال 1953 مدرک کارشناسی اقتصاد خود را دریافت و برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت. پس از دریافت مدارک کارشناسی ارشد و دکتری از دانشگاه کمربیج در سال 1959، به تدریس در دانشگاه جاداپور هند مشغول شد. سن در سال 1971 به انگلستان بازگشت و به تدریس در مدرسه اقتصادی لندن پرداخت. وی در سال1977 به دانشگاه آکسفورد رفت و پس از سه سال به جایگاه استادی اقتصاد سیاسی نائل شد. نهایتاً در سال 1987 به آمریکا رفت و به درجه استادی در اقتصاد و فلسفه در دانشگاه هاروارد رسید. عضویت افتخاری در آکادمی آمریکایی هنر و علوم، ریاست انجمن های مطالعات توسعه نظیر انجمن بین المللی اقتصاد هند و انجمن اقتصاد آمریکا، دریافت جایزه ماهونوبیز در سال 1976، جایزه یک عمر دستاورد از دولت هند، اولین رییس افتخاری در Oxfam و سرانجام جایزه نوبل اقتصاد در سال 1998 به دلیل پژوهش های ارزشمند در حوزه اقتصاد فقر و اقتصاد توسعه، بخشی از افتخارات علمی وی است.
تضاد فقر و توسعه، منجر به خلق کتاب «توهمات امپراتوری» شد
وی افزود: آمارتیا سن یک شخصیت جهانی و قابل احترام در محافل سیاسی و علمی به شمار رفته و شخصیت بسیار متواضعی دارد. علاوه بر این، آثار او با مسائل زندگی او عجین شده و در لابهلای آثارش وقایع زندگیاش را بیان و آن را از نظر اقتصادی و سیاسی و اجتماعی تحلیل می کند. آثار او مشحون از اندیشه های شرقی خاصه هند و حتی ایران است و از اکبرخان مغول به خاطر عدالت و ابوریحان بیرونی به خاطر هندشناسی و فعالیتهای بینظیر علمی خاصه درک متقابل و تسامح تقدیر و تحسین می نماید. سن در دوران کودکی قحطی بزرگ سال 1943 بنگال را تجربه کرده بود که در آن سه میلیون انسان جان باختند. وقوع این قحطی اثری بزرگ در زندگی او داشت و منجر به علاقه وی به “اقتصاد فقیر” شد. همچنین استعمار انگلیس بر هندوستان و تأثیر و تأثرات آن خصوصاً در عرصه فقر و توسعه یکی از دغدغههای آمارتیا سن از دوران جوانی بود که منجر به این شد که کتاب “توهمات امپراتوری” را بنگارد. وی در این اثر تأثیرات فرهنگ بر توسعه را مورد بررسی قرار می دهد. سن دوران قحطی ها و اختلافات قومی و قبیله ای که ریشه ای مذهبی داشت را به یاد می آورد و از این رو دست به نگارش کتاب “هویت و خشونت” می زند. او خاطرات دوران کودکی را مرور می کند که فردی مسلمان برای امرار معاش و تأمین حداقل زندگی، مخاطرات را به جان می خرد و برای کار وارد محله هندوها می شود و در درگیری، جان خود را از دست می دهد. اینها اتفاقاتی است که سن را رهنمون به مطالعه اقتصاد توسعه و رفاه کرد. سن، اقتصاددان و اندیشمندی با خاستگاه شرقی است که با بهره گیری از منابع و مضامین غنی جوامع مشرق زمین و تجزیه و تحلیل آن با جدیدترین یافته های دانش و بینش بشری در مغرب زمین، آثار ماندگاری از خود به جای گذاشته است.
امامی با نقل تمجید کوفی عنان (دبیر کل سابق سازمان ملل متحد) از آمارتیا سن افزود: عنان میگوید: “دنیای فقیر و محروم در میان اقتصاددانان، زبانی رساتر، دوراندیش تر و بصیرتر از آمارتیا سن ندارد. نوشته های انقلابی او، با نشان دادن این مساله که کیفیت زندگی ما نباید صرفا بر اساس درآمد و ثروت، بلکه باید بر اساس میزان برخورداری ما از آزادی اندازهگیری شود، انقلابی نظری و نیز عملی در نگاه عمومی به مقوله توسعه به وجود آورده است. سازمان ملل متحد در برنامههای توسعه ای خود، از خرد، اندیشه و نظرات مفید پروفسور آمارتیا سن به طورگسترده بهره برده است”.
پژوهشگر مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه با تشریح دیدگاههای سن در حوزه توسعه افزود: سن معتقد است فقدان آزادی اقتصادی – که در شکل فقر مفرط خود را نشان می دهد – انسان را طعمه ناتوانی در کام مصائب ناشی از نقض انواع آزادی ها می سازد. لورا والاس می گوید: اقتصاددانان به طور معمول به آمارهای درآمد ملی که درآمد کلی یک جامعه را اندازه گیری می کنند، اتکا و اعتماد می ورزند، اما از نظر سن این شاخص ها به دو دلیل نارسا هستند: نخست آنکه در اندازه گیری توزیع درآمد ناتوانند و دوم به این دلیل که زیست بهتر و آزادی انسان، منوط به بسیاری عوامل به غیر از عامل درآمد است. او با انتقاد از جریان حاکم بر علم اقتصاد و اقتصاد نئوکلاسیک از جمله بی توجهی به اخلاق و به عبارت دیگر فقر اخلاقی در اقتصاد، بی توجهی به واقعیتهای اجتماعی، فردگرایی افراطی و پرداختن به امور انتزاعی، غفلت از فرهنگ و بسیاری از مسائل دیگر که علم اقتصاد را دچار خفقان کرده است، بسیاری از ضعف ها را شناسایی می کند و در پی پاسخ به آن بر می آید.
تأکید بر اهمیت ظرفیت انسانی توسعه، از مهم ترین نکات نگاه علمی سن، است
امامی ادامه داد: یکی از مهم ترین نکات در دیدگاه علمی سن، تأکید بر اهمیت ظرفیت انسانی توسعه است. به همین دلیل، او در بحث توسعه به جای اینکه به تلاش برای تولید بیشتر در جهت حداکثر کردن مطلوبیت اقتصادی تأکید کند، بر قابلیت های ذاتی افراد و نحوه نمود آنها تأکید دارد. سن با نگاهی انتقادی به رهیافت مطلوبیت گرایی به عنوان رهیافت مسلط علم اقتصاد کنونی، کوشید نگرشی تازه به علم اقتصاد را که مبتنی بر مناسبات انسانی باشد، جایگزین سازد. او به معرفی رهیافت قابلیت به عنوان رهیافت بدیل مطلوبیت گرایی پرداخت و کوشید آن را همچون روشی برای تنظیم مناسبات اجتماعی مطرح کند. طبق این رهیافت، مناسبات اجتماعی باید براساس آزادی های مردم در جهت ارتقای سطح زندگی و کسب موفقیتهایی که برای آنان ارزشمند است، شکل گیرد. وی معتقد است برخورداری از سرانه تولید ناخالص ملی بالا اما اندک مایه بودن در موسیقی، هنر، ادبیات و مانند آنها به کامیابی اساسی در امر توسعه نمی انجامد. فرهنگ شکل زندگی ما، امیال ما، سرخوردگیهای ما، جاه طلبی های ما و آزادیهایی را که در طلبش هستیم، در برمی گیرد. آزادی و فرصت برای فعالیتهای فرهنگی در زمره آزادی های بارز است که تقویت آن را می توان جزء اساسی توسعه محسوب داشت .سن معتقد است “آزادی”، هدف نهایی همه ترتیبات اقتصادی و اجتماعی و در عین حال کاراترین ابزار تحقق رفاه اجتماعی است. نهادهای اجتماعی نظیر بازار، احزاب سیاسی، مجالس قانون گذاری، دستگاه قضایی و رسانه ها نیز، از طریق نقش آفرینی خود در ارتقا ی آزادی فردی، در فرآیند توسعه نقش مهمی دارند. سن با طرح این پرسش که چه ارتباطی بین رفاه اقتصادی جمعی و توانایی فردی ما برای زندگی دلخواه وجود دارد، از محققین اقتصادی می خواهد که مبنای اجتماعی، آزادی و رفاه فرد را مورد مطالعه قرار دهند. سن توسعه را به منزله گسترش آزادیهای واقعی که مردم از آن بهره می برند، در نظر گرفته است. توسعه مستلزم حذف منابع اصلی مخالف آزادی است. بعضی از این منابع فقر و استبداد، فرصت های اقتصادی اندک و محرومیت اجتماعی نظام یافته، غفلت از ایجاد تسهیلات عمومی و عدم تسامح یا مداخله بیش از حد دولت های سرکوبگر را شامل میشوند. در ابتدا، توسعه یافتگی اقتصادی به معنای رشد شاخص های کلان مانند تولید ناخالص ملی، درآمد ملی و نظایر آن بود. از اواخر دهه 1960، توزیع درآمدها و عدالت اجتماعی نیز به عنوان شاخص های توسعه یافتگی مطرح شد. از سال 1990 آمارتیا سن بحث “توسعه انسانی” را مطرح کرد. هم اکنون “شاخص توسعه انسانی” که گزارش مربوط به محاسبه و ارزیابی آن که همه ساله در کشورهای جهان از سوی سازمان ملل متحد منتشر میشود، مؤلفه هایی نظیر میانگین طول عمر افراد، میزان باسوادی و میزان دسترسی شهروندان به خدمات بهداشت و درمان را نیز شامل می شود .رویکرد توسعه به مثابه آزادی که توسط آمارتیا سن به عنوان یک رویکرد سیستمی مطرح شده، رویکردی نوین در مباحث توسعه است و با تأکید بر نقش فاعلی انسان به عنوان هدف و ابزار توسعه، می تواند پاسخگوی نیاز کشورها به یک رویکرد مناسب برا ی طراحی استراتژی های جامع توسعه باشد. این رویکرد در عین جامعیت در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مسیر حرکت در فرآیند توسعه را در سایه خلق امکانات آزادی برای انسانها در حوزههای فوق می داند و معتقد است هدف توسعه نیز چیزی جز دستیابی به انواع آزادی ها (شامل برخورداری از امکانات و تسهیلات اقتصادی، فرصت های اجتماعی، آزادی های سیاسی و نظایر آن) نباید باشد.
توسعه، عصاره انواع آزادیها است
به عبارت دیگر “توسعه” عصاره انواع آزادیها بوده و هدف اصلی توسعه، حذف ناآزادیها و افزایش دامنه انتخاب انسانها است. توسعه برخورداری از زندگی دلخواه با توجه به هویت فرهنگی هر جامعه است. مفهوم آزادی در این دیدگاه، تنها به آزادیهای سیاسی و آزادی بیان و مانند آن خلاصه نمی شود و آزادی در فعالیتهای اقتصادی و امکان دسترسی به منابع، برخورداری از زندگی و مواهب آن، امکان استفاده از فرصت های اجتماعی همچون آموزش، شغل و نیز تضمین امنیت و آینده شغلی و اقتصادی را نیز در بر می گیرد.
امامی با مقایسه این رویکرد با رویکردهای رایج علم اقتصاد افزود: تفاوت بارز این رویکرد در آن است که تئوری های پیشین تأکید عمده و محوری بر رشد اقتصادی داشته اند و اگر در آنها موضوعاتی چون توزیع درآمد، آموزش و توسعه انسانی مورد تأکید قرار گرفته است، به واسطه نقش ابزاری اینها در فرآیند توسعه اقتصادی بوده است. در حالی که رویکرد آزادی محور، اقتصاد و مسائل مربوط به آن را یکی از محورهای پنج گانه آزادی میداند. در این رویکرد توجه به عزت و کرامت انسانی و رفع هر گونه محرومیت و محدودیت که عزت انسانی را مخدوش کند از محوریت خاصی برخوردار است. بنابراین در این چارچوب، فقر، نابرابری و عدم دسترسی به فرصت های اجتماعی به قیمت رشد اقتصادی تحمیل نمی شود. نگاه این رویکرد به توسعه، نگاهی دوستانه، انسانی و مبتنی بر اخلاق است. در دیدگاه آمارتیا سن توسعه هنگامی محقق می شود که “نبود آزادی” از بین برود، چه آزادی در تبادل افکار و چه آزادی در مبادله کالا. در حقیقت در این دیدگاه، انسان ها هم ابزار توسعه هستند و هم هدف توسعه.
دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی افزود: “تئوری انتخاب جمعی” سن که یکی از عوامل موثر در اعطای جایزه نوبل به وی بود. این تئوری، در حقیقت نوعی اعتراض نسبت به بی تفاوتی علم اقتصاد به بخشی از واقعیات جامعه محسوب می شود. او در این تئوری ابراز تعجب می کند که چگونه ممکن است در علم اقتصاد به راحتی از رفتار فردی سخن بگوییم که هیچ پیش زمینه ای از او نداریم. گویی هیچ اهمیتی ندارد که او فقیر، ثروتمند، مرد یا زن باشد. چگونه می توان در مورد ترجیحات آنها از غذا یا کالا یا هزینه های نظامی سخن به میان آورد؟ علاوه بر آن، در این گونه تحلیل ها اصول جامعه هیچ نقشی ندارد. جامعه تنها جمع یک به یک افراد است و غیر از این هیچ اهمیتی در تصمیمات ندارد. آمارتیا سن به شدت در برابر این ایدهها می ایستد. او در سال 1995 در مقاله ای این چنین می نویسد : “علم اقتصاد نقش تعاملات اجتماعی در گسترش ارزشها و نیز ارتباط میان شکلگیری ارزشها و اتخاذ تصمیمات را نادیده گرفته است.” تئوری سن در این زمینه نتایج فراوانی دارد. سن با صلابت اعلام می کند که بی توجهی به خصوصیات فردی و نیز عدم توجه به جامعه و ارزشها، فقر و بی عدالتی را به همراه می آورد که نمونه بارز آن توزیع ناعادلانه ثروت در بسیاری از نقاط دنیا است.
این جلسه با پرسش و پاسخ در خصوص این نوع نگاه، به پایان رسید.