چهارشنبه, اردیبهشت ۳۱, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • تعالی اجتماعی
    • قرض الحسنه
    • کارآفرینی اجتماعی
    • همیاری اجتماعی
  • توسعه
    • الگوهای توسعه
    • تجربیات توسعه
    • نظریات توسعه
    • جریان شناسی توسعه در ایران
    • معرفی کتاب
  • در قاب سیما
    • تک برنامه
    • مجموعه برنامه
  • درباره ما
    • تماس با ما
رساگفت
  • صفحه اصلی
  • تعالی اجتماعی
    • قرض الحسنه
    • کارآفرینی اجتماعی
    • همیاری اجتماعی
  • توسعه
    • الگوهای توسعه
    • تجربیات توسعه
    • نظریات توسعه
    • جریان شناسی توسعه در ایران
    • معرفی کتاب
  • در قاب سیما
    • تک برنامه
    • مجموعه برنامه
  • درباره ما
    • تماس با ما
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
رساگفت
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

مشق همیاری دهه هشتادی؛ اراده دختر بامِ ایران

زینب کریم زاده، با نگاهی متفاوت به کاروزندگی روی پای خود ایستاده تا به همه نشان دهد که کار، فقط پشت میزنشینی نیست و از طرفی، می‌توان با سرمایه‌ای اندک هم کسب و کار به راه انداخت.

رضا ایمانی توسط رضا ایمانی
۲۳ مهر ۱۴۰۲
در کارآفرینان اجتماعی
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
مشق همیاری دهه هشتادی؛ اراده دختر بامِ ایران
26
بازدیدها

زینب کریم زاده، با نگاهی متفاوت به کاروزندگی، روی پای خود ایستاده تا به همه نشان دهد که کار، فقط پشت میزنشینی نیست و از طرفی، می‌توان با سرمایه‌ای اندک هم کسب‌وکار به راه انداخت.در یکی از روستاهای شهرکرد، قصه دختری را داریم که روایتی متفاوت ازکاروزندگی دارد. دختر ایران است، محکم واستوار، مهربانی‌هایی از جنس دخترانه و عزمی به بلندای بامِ ایران دارد. دل به طبیعت سپرده و کاری متفاوت از دختران روستا، شهر و حتی کشورش برگزیده است.اینها را گفتیم تا به دیار بلوط‌‌های پابرجای زاگرس برویم، به چهارمحال و بختیاری، شهرکرد و روستای مصطفی‌‌آباد. به دیاری که میزبان بختیاری، فارس و قشقایی‌ها بوده و هست و مهمان‌نوازی در این دیار، زبانزد خاص و عام است. دیدن گله گوسفند در دل طبیعت یا شنیدن صدای زنگوله‌‌های گله، شاید جذاب و شنیدنی باشد، اما یک اتفاق عادی است؛ ولی اینکه دختری جوان، صاحب گله باشد و خودش، گوسفندان را به چرا ببرد، رنگ و رخی دیگر دارد. اینکه دیده باشیم دختری کمک کار خانواده بوده و گله به چرا می‌برد هم متفاوت است از دختر روستایی تحصیل‌کرده که خودش کار دامداری را برگزیده است. چهارمین و آخرین فرزند خانواده است و 23 سال سن دارد. دانشجوی رشته تربیت بدنی است و در کاری متفاوت از رشته تحصیلی‌اش به دامداری می‌پردازد. «زینب کریم‌زاده» هم درس می‌‌خواند و هم کمک‌خرج خانواده است. سخت‌کوشی، جزئی جدایی‌‌ناپذیر از زندگی او شده و تلاشش مثال زدنی است؛ اما چیزی که زینب را از سایر دختران و هم‌سن و سالانش متمایز کرده، نه روستایی بودن او و نه درس و تحصیل، بلکه پشتکار و نوع متفاوت کارش است. چند سالی می‌شود که دامدار است و با عشق، اینگونه از شروع کارش می‌گوید.از دوران کودکی علاقه خاصی به حیوانات، به‌خصوص گوسفند داشتم و همیشه به همراه پدرم، دام‌‌ها را برای چرا می‌بردم. هرچه بزرگتر شدم، به همان میزان، علاقه‌ام هم به حیوانات بیشتر شد و خاطرات شیرین کودکی‌ام را با خودم به همین دوران آوردم.

به پشتوانه تجربیات پدر…

جویای کار شدم و می‌دانستم که وزارت ورزش و جوانان با مجموعه‌ای به نام نهاد مردمی رسالت برای اشتغال جوانان در استان‌ها اقداماتی را انجام داده‌اند. به اداره کل ورزش و جوانان استان مراجعه کردم و راهنمایی‌های لازم صورت گرفت. پیشنهاد دامداری را به من دادند. با توجه به شغل پدرم که دامداری و کشاوری بود، فکرهایی در سر داشتم، از طرفی من از کودکی با دام ودامداری آشنا بودم؛ با خانواده موضوع را مطرح کردم و از آنجایی که پدرم مثل همیشه حامی و پشتوانه‌ام بود، قبول کرد در این مسیر همراهی‌ام کند.

با خرید چند راس دام و با تکیه بر تجربیات پدر و خانواده‌ام، کارم را شروع کردم. می‌دانستم هر کاری، سختی‌ها و شیرینی‌های خاص خودش را دارد. دامپروری برخلاف ظاهر کار که آسان به نظر می‌‌رسد، کاری سخت و البته مهم است و سرمای زمستان و گرمای تابستان در این شغل، هر کدام مشکلاتی را به دنبال دارد. با قبول همه اینها وارد این مسیر شدم و می‌‌خواهم به نحو احسن به سرانجام برسانم.

صرف فعل توانمندی و مسئولیت پذیری در اوایل جوانی

این بانوی بختیاری که حالا دانشجوی سال دوم رشته تربیت بدنی است می‌گوید: روستا در کنار تمام زیبایی و جذابیت‌هایی که دارد، دشواری‌ها و مشقت‌هایی برای ما روستاییان هم به دنبال دارد. برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان، باید به شهر می‌رفتم. دوری، مسافت، باد و باران، گرما و سرما را تحمل می‌کردم. هرچند اینها نه تنها مانع درس خواندن من نشد، بلکه برای ادامه تحصیل هم مصمم‌تر شدم. زینب از دیار بی بی مریم بختیاری است؛ از دیاری که زنان‌شان وقتی رخت همت بر تن کنند حماسه‌های بی‌نظیری را رقم می‌زنند. از جنس شیرزنانی است که نه تنها برای خودشان و زندگی‌شان، که حماسه‌هایی به وسعت ملی می‌توانند خلق کنند. او حالا در آستانه جوانی، توانمندی و مسئولیت‌پذیری را به خوبی صرف کرده و به دامپروری، ساده نگاه نمی‌کند. پنج، شش راس دامش را چهارپنج برابر کرده و با دیدگاهی علمی و تخصصی به فکر توسعه کارش است. می‌خواهد با بهره‌گیری از تجربیاتی که در الگوی تعالی اجتماعی رسالت به کار رفته، اصلاح نژاد را پیگیری کند.

زینب، خودش را از تنش‌های شهری دور کرده و آرامش طبیعت را با زندگی شهری، تاخت زده و این کار را بخشی از تفریح و زندگی‌اش می‌داند. قصه زینب بختیاری، پُر است از امیدهایی که یک بانوی جوان در دل دارد، سرشار است از اهدافی که برای دوردست تعریف کرده و مملو است از پیام‌هایی که برای دختران سرزمینش دارد. او با نگاهی متفاوت به کاروزندگی، روی پای خود ایستاده که این پیغام را به ما بدهد کار، فقط پشت میزنشینی در سیستم اداری نیست. می خواهد به ما بگویید شغل، صرفا با داشتن سرمایه کلان، میسر نمی‌شود.

او با سرمایه‌ای کم در کنار خانواده و با حمایت‌های آنها شروع کرده است. داستان این بانوی بختیاری، علاوه بر درس همت وغیرت، پشتکار و امید، از بنیان خانواده، از باهم بودن و حمایت می گوید، از یک جمعی که همه ما در تلاشیم شادی‌اش را به توان بی‌نهایت برسانیم.

پست قبلی

بی بی ماه

پست‌ بعدی

چرا نفت، جام زهر آلود است؟

رضا ایمانی

رضا ایمانی

هدف من تعالی اجتماعی است

پست های مرتبط

یک دست صدا ندارد
کارآفرینان اجتماعی

یک دست صدا ندارد

«بی‌بی ماه»؛ بانویی نام­‌آور و نان­‌آور
کارآفرینان اجتماعی

«بی‌بی ماه»؛ بانویی نام­‌آور و نان­‌آور

جورچین کارآفرینی اجتماعی در حکم آباد
کارآفرینان اجتماعی

جورچین کارآفرینی اجتماعی در حکم آباد

هویتی که به زندگی شهری گره نخورد
کارآفرینان اجتماعی

هویتی که به زندگی شهری گره نخورد

نمایش همیاری و همدلی در محله مردآباد
کارآفرینان اجتماعی

نمایش همیاری و همدلی در محله مردآباد

به رسم مهربانی
سبک زندگی

به رسم مهربانی

پست‌ بعدی
چرا نفت، جام زهر آلود است؟

چرا نفت، جام زهر آلود است؟

لطفاَ برای وارد شدن به گفتگو وارد شوید

  • پرطرفدار
  • دیدگاه‌ها
  • اخیرا

مسابقه بزرگ 4001 ( وام قرض الحسنه بدون کارمزد)

کانون‌ همیاری اجتماعی

موکب رسالت آسمانی حاج قاسم شهید – اربعین تا اربعین

دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت رساگفت

حضور حاج آقا حسین زاده، راهبر نهاد مردمی رسالت در برنامه عیار

داستان توسعه روستایی ایران چگونه آغاز شد؟

داستان توسعه روستایی ایران چگونه آغاز شد؟

درباره کتاب روایت یک رویش

درباره کتاب روایت یک رویش

موکب رسالت آسمانی حاج قاسم شهید – اربعین تا اربعین

مسابقه بزرگ 4001 ( وام قرض الحسنه بدون کارمزد)

سنت، لازمه صنعت (بخش اول)

سنت، لازمه صنعت (بخش اول)

ایرانِ سربلند و پایدار (بخش اول)

ایرانِ سربلند و پایدار (بخش اول)

تجربیات توسعه محلی در جزیره قشم

تجربیات توسعه محلی در جزیره قشم

جریان‌شناسی توسعه رفاه و فقر در تاریخ معاصر ایران

جریان‌شناسی توسعه رفاه و فقر در تاریخ معاصر ایران

درباره ما

رساگفت رسانه خبری تحلیلی دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت است. مجموعه خبری تحلیلی رساگفت رسانه ای برای اندیشه ورزان حوزه پیشرفت و تعالی اجتماعی است که تلاش دارد با مطالعه،پژوهش ، مستند سازی، مدیریت دانش و برگزاری جلسات گفتمانی با حضور اندیشه ورزان ، اساتید دانشگاه و صاحبنظران حوزه های حکمرانی و توسعه مسیر پیشرفت را روشن تر از پیش ترسیم کرده و راهکار‌هایی سازنده و عملی پیش روی مسیر پیشرفت انقلاب قرار دهد.

دسته‌ها

کتابخانه دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت

ما را دنبال کنید

رویدادهای جدید

سنت، لازمه صنعت (بخش اول)

سنت، لازمه صنعت (بخش اول)

ایرانِ سربلند و پایدار (بخش اول)

ایرانِ سربلند و پایدار (بخش اول)

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • تعالی اجتماعی
    • قرض الحسنه
    • کارآفرینی اجتماعی
    • همیاری اجتماعی
  • توسعه
    • الگوهای توسعه
    • تجربیات توسعه
    • نظریات توسعه
    • جریان شناسی توسعه در ایران
    • معرفی کتاب
  • در قاب سیما
    • تک برنامه
    • مجموعه برنامه
  • درباره ما
    • تماس با ما

خوش آمدید!

یا

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید