به گزارش «رساگفت»: خیلی از اوقات، فشارهای اجتماعی و ساختارهای جامعه، افراد را در تنگناهایی قرار میدهند. تنگناهای معیشتی مختلف که این باعث میشود که آدمهای مختلف، تصمیمات مختلفی را بگیرند. روستایی را در نظر بگیرید که به دلایل مختلفی، معیشت مردمانش، دچار مشکل شده است. مردمان این روستا تصمیمات مختلفی را در مقابل این مشکل میگیرند. بعضی از این افراد، تصمیم میگیرند که مهاجرت کنند. اما مهاجرت، به همین سادگی که فکر میکنید نیست. به دلیل مشکلات مالی که اکثر این افراد دارند، مجبورند که در حاشیه شهرها ساکن شوند. جایی که امکانات، کمتر است و البته نمیتوانند از آن مزیتهای اقتصادی که شهر دارد بهرهمند شوند. همین مساله، یکی از همان نکاتی است که اتفاقا باعث میشود خیلی از این مهاجرتها با شکست روبرو شود. اما مساله مهاجرت، فقط به همینجا ختم نمیشود. افرادی که مهاجرت میکنند، دارند از بافتی میآیند که آنجا شناخته میشدند. آنها افراد دیگر را میشناختند، با هنجارها و فرهنگ خودشان همخوانی داشت و یک بافت اجتماعی و یک بافت فرهنگی منسجم در آنجا وجود داشت. اما در محل جدیدی که مهاجرت میکنند، در حاشیه شهرها، معمولا خرده فرهنگهای مختلفی وجود دارد و این انسجام فرهنگی وجود ندارد و بنابراین، همین باعث میشود که خیلی آسیبهای اجتماعی رخ دهد. آنها رو به کارهایی میآورند که اتفاقا شاید خلاف قانون و مقررات هم باشد. ممکن است قاچاق کنند و کارهای مختلفی انجام دهند. مثل مسالهای که ما در بعضی از مناطق مرزی کشورمان میبینیم؛ مثل قاچاق سوخت و کارهای دیگر. همه این موارد، اتفاقا به توسعه ناامنی کمک میکند و ناامنی را در منطقه، افزایش میدهد. اما راه حل چیست و چه کاری را باید انجام داد؟ برای کاهش این ناامنیها چه اتفاقی باید رخ دهد؟
یکی از راه حلهایی که میتواند خیلی به حل این مساله کمک کند، توسعه کسبوکارهای خردوخانگی است.
کسبوکارهای خردوخانگی، از آنجایی که زمینهای را فراهم میکنند تا افراد، در روستای خودشان بتوانند کار کنند و معیشت داشته باشند، بنابراین پیوندی را بین فرد با روستا یا شهر کوچکش ایجاد میکنند. این پیوند، باعث میشود که علت مهاجرت، خیلی کمرنگتر شود. بنابراین میتواند خیلی کمککننده باشد. اشتغالزاییِ مشاغل هم خیلی بالاست. از آن طرف، هزینههای مربوط به راهاندازیشان هم پایین است. بنابراین به نظر میرسد که یکی از گزینههای جدی برای این مساله، کسبوکارهای خردوخانگی باشند. کسبوکارهای خردوخانگی، موقعی که به بهبود معیشت روستا و شهرهای کوچک کمک میکنند، باعث میشوند که این افراد، دلیل خود برای مهاجرت را از دست بدهند. اما اینجا یک حلقه مفقوده وجود دارد. حلقهای که به وسیله فناوری اطلاعات و پلتفرمها پر میشود. آنها این زمینه را فراهم میکنند تا افراد بتوانند در شهرهای کوچک و روستاها بازارهای خود را توسعه دهند، به افراد بیشتری محصولات خود را بفروشند و مسائل مربوط به لجستیک و حمل و نقل را حل کنند؛ همه اینها زمانی اتفاق میافتد که ما به این باور برسیم که روستا و شهرهای کوچک، باید موقعیت مولد و تولیدکنندگی خودشان را که در گذشته داشتند، بازیابی کنند. این اتفاق ناخوشایندی است که وقتی به یک روستا میرویم، تخممرغهای شهری را آنجا میبینیم. محصولی که در گذشته، برعکس بوده است. یعنی در شهرها تخممرغهای روستایی را میدیدیم. این اتفاق، باید دوباره بیفتد و باید دوباره روستاها موقعیت تولیدکنندگی و مولد بودن خود را به دست بیاورند. اما یک نکته خیلی مهم دیگر در مورد کسبوکارهای خردوخانگی، انعطافپذیری بالای آنهاست. اگر یک روستا دچار مشکل آب است، میشود از معیشتهای جایگزین استفاده کرد. میشود روش کشت را تغییر داد و میشود کسبوکار را عوض کرد. این از ویژگیهای کسبوکارهای خردوخانگی است. یعنی این انعطافپذیری را دارند که بین مدلهای مختلفِ درآمدزایی، حرکت کنند. این مسالهای که اتفاقا امروزه در کشورمان هم خیلی درگیرش هستیم. اما اگر بخواهیم یک نگاه اجمالی به این قضیه داشته باشیم، این است که انگار کسبوکارهای خردوخانگی، یک حلقه مفقوده در این پازل است که نگاه کردن و توجه کردن به آن، میتواند خیلی از مسائل را حل کند.