وقتی از خیلی از کسب و کارهایی که به یک دلیلی شکست خوردند، دلیل شکستشان را میپرسیم، خیلیهایشان به مساله بازار، اشاره میکنند. بازار، مساله مهمی در کسب و کار است. در واقع تولید کردن محصولی که به فروش نمیرسد، اتلاف منابع است. به نظر میرسد برای اینکه یک کسب و کار پایدار داشته باشیم، باید بین تولید و فروش، یک رابطه منسجم و دوطرفه و پایدار، وجود داشته باشد. محصولی که تولید نشده قابلیت فروش ندارد و محصولی که تولید شده است، اگر به فروش نرسد، اتلاف منابع رخ داده است. اما وقتی میگوییم بازار، منظورمان چیست؟ ما از گذشته به یاد داریم که بازار، محلی بوده است که در آن، مردم جمع میشدند و خریداران و فروشندگان جمع میشدند و کالایی را داد و ستد میکردند. بنابراین در مفهوم عرفیِ ما، بازار، به مجموعهای از خریداران و فروشندگان که یک کالای خاص را با هم مبادله میکنند اشاره میکند. اما امروزه بازار بیشتر به خریداران اشاره میکند. یعنی در واقع بازار، اشاره میکند به افرادی که خواهان یک محصول هستند. برای مثال، وقتی که ما میگوییم بازار آجیل در شب یلدا خیلی گرم است، یعنی افراد زیادی خواهان خرید آجیل هستند؛ یا وقتی که میگوییم بازار مسکن، کساد است، یعنی خریداران این بازار، تعدادشان قابل توجه نیست. یک مثال دیگر این است که در کسب و کارهای خانگی، میگویند شهرهای بزرگ میتواند بازار خیلی خوبی برای محصولاتشان باشد. همه اینها اثر بازار را نشان میدهد. اما آیا داشتن بازار برای فروش محصول، کافی است؟ پاسخ، منفی است. مسالهای که بارها تجربهاش کردیم همین است. دو کسب و کار که محصولاتی نزدیک به هم میفروشند، اما یکی پررونق است و دیگری کساد است، چه اتفاقی باعث این نتیجه میشود؟ یکی از عوامل خیلی مهم، توان رقابتپذیری محصول است. رقابتپذیری محصول، در واقع به مجموعه عواملی اشاره میکند که باعث میشود مشتری، محصول ما را نسبت به دیگران، ترجیح دهد. هر چقدر هم توان رقابتپذیری محصول، بیشتر باشد، بنابراین در فضای رقابت محصولات، بهتر میتواند بفروشد. در کسب و کارهای خرد و خانگی هم این مساله، خیلی مهم است. نباید به واسطه اینکه کسب و کارهای خرد و خانگی، اِشِل و اندازه کوچکتری دارند، از این مساله غفلت بشود. در کسب و کارهای خرد و خانگی، یادمان باشد که خیلی باید به این مساله دقت کنیم. خب کسب و کارهای خرد و خانگی، مثل خیلی از کسب و کارهای بزرگ، آن بازار و آن امکانات را ندارند. بنابراین در این کسب و کارها نیاز است که به مساله بازار، دقت ویژهای شود. این دقت، از همان ابتدای انتخاب محصول، شروع میشود و تا فرایند تولید و فروش هم ادامه پیدا میکند. اگر چه این کسب و کارها به روشها و پلتفرمهای جدیدی مجهز هستند که میتواند کسب و کارشان را رونق دهد؛ اما این مساله کفایت نمیکند. باید از همان موقع که یک محصول برای تولید انتخاب میشود، به این دقت شود که آیا با آن منطقه، همخوانی دارد؟ آیا نظم طبیعی مردم را به هم میریزد؟ آیا هزینههای تولیدش مقرون به صرفه هست؟ آیا مخاطب یا مشتری، برای خرید آن محصول، انگیزه کافی را دارد؟ همه این موارد، موضوعاتی هستند که در کسب و کارهای خرد و خانگی باید خیلی به آنها دقت شود. بنابراین مساله بازار، یک مساله مهم در کسب و کارهای خرد و خانگی است. باید توجه کنیم محصولی که در این کسب و کارها تولید میشود، حتما توان رقابتپذیری بالایی داشته باشد. در واقع بتوانند به فروش بروند. بتوانند بازارشان را توسعه دهند. همه اینها هست که کمک میکند کسب و کارهای خرد و خانگی، پایدار بماند. اگر در یک کسب و کار خرد و خانگی، محصولی درست شود که توانایی فروخته شدن و فروختن نداشته باشد، این کسب و کار، محکوم به نابودی است. آخرین باری که خود شما در یکی از این پلتفرمهای مجازی یکی از محصولات روستا یا شهرهای کوچک را خریداری کردید چه زمانی بود؟ خاطرتان هست؟
کارآفرینی اجتماعی – قسمت دهم – پایداری کسب و کار
همه آنهایی که یک کسب و کار، راهاندازی میکنند، پایداری کسب و کارشان، برایشان مهم است. پایداری کسب و کار،...