به گزارش «رساگفت»: شصت و نهمین نشست «عصراندیش» با موضوع حکمرانی پلتفرم با ارائه دکتر فروغی فر، استاد دانشگاه و کارشناس فضای مجازی برگزار شد. در این گزارش، تحلیلی از مطالب بیان شده در نشست ارائه می شود.
به طورکلی، هر پلتفرم را می توان در سه لایه مورد ارزیابی قرار داد. لایه اول، لایه خدمت (سرویس) است. در این لایه که مواجهه و تجربهی کاربری رقم می خورد، جزئیاتی از ویژگیهای خدماتی که کاربر مدنظر دارد، به لحاظ فنی مورد بررسی قرار می گیرد. لایهی دوم، لایهای است که به بررسی ساز و کارهایی می پردازد که پلتفرم به دنبال تحقق آن است. به طور مثال، پلتفرمهای فروش آنلاین، به دنبال ایجاد ارتباط بین کنشگران در زنجیرهی تامین، توزیع و فروش هستند که حلقههای مختلفی از تولیدکننده، عمدهفروش، خردهفروش و مصرفکنندهی نهایی را دور هم جمع کرده و ساز و کار متفاوتی خلق می کند که تا قبل از آن به صورت سنتی، صورت می گرفت.
لایهی سوم که موضوع اصلی این نشست به شمار می رود، لایهی حکمرانی پلتفرمهاست که در واقع به دنبال پاسخ به این سوال است که هر پلتفرم چه تاثیری بر سبکزندگی کاربران خود دارد.
در حقیقت، پلتفرمها بر اساس مسیری که کاربران مختلف برای استفاده از آنها طی می کنند، خلق و خوی خاصی را در کاربران تقویت میکند. به طور مثال، در پلتفرمهایی نظیر شبکههای اجتماعی، ملاک ارزشگذاری، میزان «موردپسند واقع شدن» محتواست. حال آنکه، ارزشهایی نظیر «اصالت» و «واقعی» بودن آن، چندان مورد اهمیت نیست. این موضوع منجر به آن خواهد شد که افرادی که نیاز بیشتری به «موردپسند واقع شدن» می کنند، وقت بیشتری برای استفاده از پلتفرم صرف نمایند. گذشته از آن، سیر تکامل هر پلتفرم، طیف خاصی از کاربران با ویژگی های انسانی متمایز را درگیر خود می کند. به طور مثال، توئیتر که صرفاً برای استفادههای خبری و جملات کوتاه مورد استفاده قرار می گیرد، مخاطب با نیاز دسترسی و علاقهمندی به اخبار کوتاه را جلب کرده و از سوی دیگر، مخاطبان با ذائقهی تماشای تصاویر متحرک، تمایل بیشتری به استفاده از اینستاگرام پیدا می کنند.
اما آیا این موضوع صرفاً محدود به پلتفرمهای مجازی است؟ پاسخ منفی است. هر بستری که در آن، وقایعی رخ می دهد که قابلیت جهتدهی به زندگی بشر و اجماع کنشگران مختلف را داشته باشد، می تواند به عنوان یک پلتفرم تلقی گردد. معماری یک ساختمان در حقیقت پلتفرمی برای زندگی روزمره انسان محسوب می شود. در نتیجه، نوع معماری و فلسفهی طراحی هریک از اجزا می تواند نوع خاصی از خلقیات انسانی را تقویت یا تضعیف کند. به طور مثال، تفکیک اندرونی از بیرونی در معماری اصلی ایرانی، بیانگر توجه به حریم خانواده و تقویت ارزشهای خانوادگی محسوب می شود. بالعکس در معماری کنونی که آشپزخانههای اوپن مرسوم شده است، به صورت نامحسوسی، حریم خانواده با تهدیدهای مواجه شده و به مرور اثرات فرهنگی جدی داشته است.
با همین استدلال، می توان گفت آپارتماننشینی خلقیات متفاوت انسانی را نسبت به زندگی در خانهی ویلایی، در افراد تقویت و خلقیات ناهمسو را تضعیف می کند. به جز موارد بیان شده، پلتفرمهای مالی و اقتصادی نیز بایستی بر اساس ارزشهای طراحان آنها عمل می کنند. بانک به عنوان یک پلتفرم مالی، تجمیع سرمایههای مردم را انجام داده و به ازای آن در طرحهای اقتصادی سرمایهگذاری و یا به صورت قرض در اختیار متقاضیان قرار می دهد. اما از آنجا که در شراکت اقتصادی در آموزهای اسلامی، اصالت با تامین «امنیت اراده» در مقابل «امنیت سرمایه» است، بایستی ساز و کارهای این پلتفرم (لایه دوم) به گونه ای طراحی شود که اهداف کلان لایه اول را محقق کند.
منظور از «تضمین اراده»، حال آنکه در عمل بسیاری از این ارزشها اساساً در نگاه نظام سرمایهداری، ضد ارزش محسوب می شوند و به خوبی می توان دریافت که حکمرانی مالی در پلتفرم هر بانک، براساس کدام نظام ارزشی شکل گرفته است. از سوی دیگر، با تحلیل رفتار مشتریان بانک می توان دریافت که هریک به سمت کدامیک از بانکهای مبتنی بر نظام سرمایهداری و یا نظام بانکداری اسلامی، گرایش پیدا می کنند. در سطح کلان جامعه نیز، عموم مردم دنبالهرو افراد جریان سازی هستند که به یکی از دو خصلت، گرایش بیشتری نشان داده و به نوعی آن سبک زندگی را تبلیغ می کنند.
مثال دیگر از پلتفرمهای مالی را می توان، پلتفرم بورس و پلتفرم بازار سنتی دانست. در بازارهای سنتی، اصالت سود مفهومی وسیع از سود مادی و معنوی را در بر می گیرد. چرا که خریدار ممکن است بر اساس شناخت از فروشنده، تصمیم به خرید کالا یا خدمت با قیمتی بالاتر کرده و عملاً با وجود ضرر احتمالی مادی، به نوعی یک ارتباط اجتماعی را پایهگذاری کند. حال آنکه در بورس، عدم شناخت فروشنده و خریدار از یکدیگر منجر به آن می شود که فرد صرفاً از خرید سهم با قیمت بالاتر، احساس رضایت کرده فارغ از اینکه فروشنده آیا دانش کافی در فروش سهام خود داشته و یا اساساً ضرر وارد شده به وی تا چه میزان جبران ناپذیر است.
به عبارت دیگر در پلتفرمهای مالی با اصالت سود، ارتباط کوتاهمدت و منقطع مدنظر بوده و ارتباطات اجتماعی ارزشی ندارد. حال آنکه در بازارهای سنتی، اصالت با ارتباطات شبکهای و بلندمدت است که ناخودآگاه خصلت توجه به روابط اجتماعی و اثر آن بر معادلات اقتصادی را در افراد تقویت می کند. موضوعی که می تواند به نوعی منجر به شکل گیری سرمایه اجتماعی و تقویت اعتماد اجتماعی گردد.
موضوع پایانی نشست، ساز و کارهای خود تنظیمگری پلتفرمهاست. در پیاده روی اربعین به عنوان یک پلتفرم انسانی بزرگداشت شعائر دینی، به خوبی می توان دریافت که اجزاء پلتفرم بدون هماهنگی خاصی به صورت خودسازمانیافته و خودکنترل اقدام به کنشگری نموده و سبکخاصی از زندگی را در کنار یکدیگر تجربه می کنند. موضوعی که در تجربهی دفاع مقدس نیز به خوبی قابل مشاهده بود و از آن به عنوان پلتفرمهای مردمی یاد میشود.
به عنوان جمعبندی، در این نشست به اختصار، ارزشهایی که یک پلتفرم برای نیل به اهداف خود به کاربران خود القا می کند، مورد واکاوی قرار گرفت. موضوعی که به هیچعنوان در لایههای پایینتری از پلتفرم که کاربران مستقیماً با آن در ارتباط هستند، به سادگی قابل درک نیست و در درازمدت منجر به تغییر رفتار و عادات روزمره و حتی سبک زندگی کاربران می گردد.
دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت با هدف ترویج فرهنگ و گفتمانسازی بانکداری اجتماعی و بررسی مفاهیم اقتصاد اجتماعی در بستر دیجیتال، میزبان برگزاری این نشست بود. پیشنهادات شما پژوهشگران در بهبود این مسیر راهگشا خواهد بود.