رمز و راز موفقیت Silicon Valley ، در ارائه پژوهشگران دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت، این موضوع به کندوکاو و بررسی گذاشته شد.
به واسطه گسترش فضای فناوری، نیازهایی نیز بوجود می‌آید و برطرف نمودن این نیازها از جمله دغدغه‌های مدیران و فعالان هر حوزه است. در این میان برخی مناطق در دنیا با کاربری‌های خاص و ویژه‌ای ایجاد شده‌اند تا بتوانند خلاءهای موجود برای توسعه این حوزه‌ها را برطرف نمایند؛ یکی از این مناطق سیلیکون‌ولی یا دره سیلیکون (Silicon Valley) است که پژوهشگران دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت در ارائه پژوهشی خود به آن پرداختند. امیر صفری، پژوهشگر این دانشگاه ارائه‌دهنده این موضوع بود که به جزئیات این جلسه پژوهشی می‌پردازیم.
در ابتدا جلسه علی بابایی به مقدمه‌ای در مورد دره سیلیکون پرداخت و گفت:
یک گاراژ کوچک که در سمت راست تصویر می‌بینید،
در سال 1940 یک گاراژ بسیار بسیار کوچکی بود که در عرض تقریباً 50-40 سال، به قطب فناوری اطلاعات و ارتباطات، جهان تبدیل و به دره سیلیکون شهرت یافت. درون دره سیلیکون بسیاری از برندهای جهانی مانند گوگل، اچ پی، اینتل، سپ، یاهو و … که زندگی ما را به خود وابسته کرده، حضور دارند.
پس از بابایی، صفری به بیان عوامل تأثیرگذار در موضوع اشاره نمود و گفت:
یکی از پژوهش‌های خوبی که در این حوزه انجام و به صورت کتاب چاپ شده است، با عنوان “Secret of Silicon Valley” می‌باشد. در این کتاب خانم پِری به مهمترین و تأثیرگذارترین عامل در تبدیل شدن دره سیلیکون به چنین جایگاهی اشاره می‌کند که مربوط به فرهنگی است که در آنجا شکل گرفته است.
نکات مهم در موفقیت دره سیلیکون
بابایی به خصوصیات این کتاب اشاره نمود، اینکه در چند سال اخیر پرفروش‌ترین کتاب در مورد دره سیلیکون به‌شمار می‌رود و نویسنده به عامل اصلی فرهنگ موجود در این مکان اشاره می‌کند که باعث رشد و ترقی آن شده است. صفری در ادامه به چند نکته مهم در موفقیت و رشد این فضا اشاره کرد و بیان داشت:
اولین نکته، موضوع خارج از قاعده، رفتار کردن است. یعنی رفتار افراد فعال -مثل لباس پوشیدن- در این مکان با قاعده‌های رسمی در فضای سازمانیِ مدنظر ما متفاوت است. دومین نکته، ریسک‌پذیری است که لازمه راه‌اندازی یک کسب و کار جدید می‌باشد. سومین نکته، نداشتن رفتار بروکراتیک در روند کارهاست. در دره سیلیکون، تیم اهمیت دارد و کارگروهی و تیمی دارای اهمیت و ارزش است. شاید یکی از مهمترین عوامل، اکوسیستمی باشد که مملو از همکاری و مشارکت است؛ حتی رقیبان هم با یکدیگر همکاری می‌کنند. اطلاعات به راحتی بین افراد به اشتراک گذاشته می‌شود و یک شبکه تعاملات اجتماعی صورت می‌گیرد که خیلی منعطف است و شبکه آزادی از اطلاعات را ایجاد می‌کند.
تأثیرگذارترین عامل در تمایز دره سیلیکون با مناطق دیگر
بابایی در خلالِ ارائه صفری به خصوصیت مهم در دره سیلیکون اشاره نمود که این اکوسیستم ترکیبی را بین مشارکت و رقابت ایجاد کرده است که رقبا نیز در بخش‌هایی با یکدیگر مشارکت می‌کنند. سپس صفری به پژوهش انجام شده توسط خانم ساکسِنین که در قالب کتابی با نام “رژیم آدلانتک” منتشر شد، پرداخت و گفت:
در این کتاب، خانم ساکِسنین این تعاملات اجتماعی را وجه تمایز این منطقه می‌داند و تعاملات اجتماعی بین افراد دره سیلیکون را تأثیرگذارترین عامل عنوان می‌کند. افراد به راحتی در کافی‌شاپ، پارک و در محافل غیررسمی با هم صحبت می‌کنند و اطلاعات و ایده‌ها را به اشتراک می‌گذارند و از جنبه‌های مختلف به ایده‌ها می‌پردازند. کارآفرینان، سرمایه‌گذاران و بازیگران مختلف نیز در جریان این ایده‌ها قرار می‌گیرند و پیوندی بین اعضای مختلف این اکوسیستم برقرار می‌شود.
این پژوهشگر در این بخش از ارائه خود به نحوه شکل‌گیری این تعاملات اشاره کرد و بیان داشت:
خانم ساکسِنین، هر سال 28 نقطه مختلف را مورد بررسی قرار می‌دهد که چرا در چنین جاهایی که همین عوامل در آنجا وجود داشته، به این موفقیت‌ها دست نیافته‌اند. همانطور که اشاره شد، تعاملات اجتماعی افراد در شبکه‌ای منعطف که حتی بین رقبا نیز این کار انجام می‌شود و به جریان یافتن اطلاعات می‌انجامد، وجه تمایز مهم این منطقه است. اما مسأله مهمی که وجود دارد، این است که این فضا چگونه ایجاد شده است؟ یعنی چه عاملی باعث شده که این تعاملات اجتماعی در این سطح در دره سیلیکون اتفاق بیافتد؟ اریک اشمیت، مدیرعامل سابق گوگل در کتابی تحت عنوان “مربی تریلیون دلاری” -که خودش یکی از کتاب‌های و جدی در این حوزه است- اشاره می‌کند که بوجود آورنده فرهنگ دره سیلیکون یک مربی بوده است که از او به عنوان “آقا بیل کمپل” نام می‌برند.
بیل کمپل و اقدام مهم وی
صفری، کمپل را یک مربی و بازیکن فوتبال آمریکایی در یکی از تیم‌های دانشگاه کلمبیا بود که سال‌ها به عنوان یک مربی موفق فعالیت می‌کرد، معرفی نمود و بابایی در ابتدای این موضوع به خصوصیت مهم وی اشاره کرد که رابطه وی با اشخاص باعث رشد بسیاری از بازیکنان شد و یک مربی با رویکردی خاص بود که تفاوت آن با دیگران باعث شهرتش شد.
سپس صفری به توضیح بیشتری درباره شخصیت کمپل پرداخت و گفت:
همین منش مربی‌گری‌اش باعث شد که استیو جابز او را در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات وارد کند؛ درصورتی‌که کمپل حتی یک خط هم کدنویسی نمی‌دانست و هیچ آشنایی با حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات نداشت. اما چه شد؟ بیل کمپل مربی بسیاری از مدیرعاملان غول‌های بزرگ فناوری اطلاعات و ارتباطات دنیا است؛ از استیو جابز تا اشمیت و زاکربرگ که فیس‌بوک را ایجاد کرد، بیل‌گیتس، بزوس آمازون، توییتر، ایمیل و افراد دیگر، همه اذعان کرده‌اند که مربی‌شان آقای بیل کمپل بوده است.
بیل دو کار بسیار جدی انجام داد؛ ایجاد یک فرهنگ ایجاد و یک نسل بود. دو نکته است که می‌بایست توضیح داده شود؛ اینکه کمپل در بسیاری از مشاوره‌هایی که انجام می‌داد، مبلغی را دریافت نمی‌کرد و درواقع معتقد بود که این اکوسیستم باعث شده که من رشد کنم و من هم باید تمام تلاشم را انجام دهم که باعث رشد آن بشوم.
نکته دیگر اینکه ایشان از مصاحبه‌ها و مراسمات، گریزان بود. یکی از دلایلی که تا سال‌ها قبل از فوتش اطلاعات کمی از وی داشتیم، همین موضوع است. کمپل وقتی در مورد مدیریت صحبت می‌کند، به این موضوع اشاره می‌نماید که مدیریت، یک کار فردی، به این صورت که افراد بنشینند و به تنهایی این کار را انجام دهند، نیست. در واقع ایشان معتقد است که در شرکت‌های بزرگ، این کار جمعی و این مشارکت افراد است که بهترین ایده‌ها را شکل می‌دهد.
کمپل مربی ایجاد کار جمعی
در ادامه بابایی به خصوصیتی مهم درمورد بیل کمپل اشاره می‌کند که ایشان، مربیِ ایجادِ کار جمعی بوده که همان مفهومِ “به توان جمع” است. و خصوصیت دیگر ایشان، بحث اعتماد است که در جایی بین گوگل و آمازون بحث می‌شود و دعوای شدیدی شکل می‌گیرد و کمپل آنها را کنار هم می‌نشاند و دعوا را از بین می‌برد و به وسیله اعتماد، مشارکت ایجاد می‌کند. صفری نیز به اعتقاد دیگر کمپل اشاره می‌نماید که “مربی باید سعی کند که آدم‌ها را از سیلوهایشان بیرون بکشد”.
بابایی در بخش پایانی، به شرحی از هدف این ارائه پرداخت و گفت:
“یک به علاوه یک، مساوی سه” که می‌گوید، همین است. هدف‌مان از ارائه این بود که نشان دهیم چگونه یک فرد مثل کمپل، می‌تواند عامل تغییر یک منطقه باشد و چگونه می‌تواند با این رویکردِ مربی‌گری خود، نوع منش، رفتار و رابطه‌ای که با افراد ایجاد می‌کند، فرهنگی را ایجاد می‌نماید که به خلق یک اکوسیستم (دره سیلیکون) منجر می‌شود. درواقع دره سیلیکون، حاصل ایجاد فرهنگ متمایزی است که به اذعان همه، بیل کمپل عامل تغییر آن بود.
