به گزارش «رساگفت»: اشتغال، یکی از الزامات حضور فعال جوانان در جامعه است که در سایه آن، رونق اقتصادی، سلامت اجتماعی و روانی جامعه تأمین میگردد و در نبود آن، آسیبهایی به بدنه جامعه، خانواده و خود افراد وارد میشود که گاهی جبرانناپذیر است. از این رو، همواره موضوع اشتغال، ایجاد زمینههای فراهم شدن آن برای جوانان و در کنار آن، معضل بیکاری و راههای برون رفت از آن، از دغدغههای اصلی پژوهش در کشور محسوب میشود. بیست و سومین جلسه عصراندیش که در هفدهم دی ماه برگزار شد نیز به این موضوع اختصاص یافت. این نشست با حضور «بهزاد خلیلی»، سیاستپژوه مسائل جوانان از مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه، در دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت برگزار گردید.
افراد 18 تا 35 سال، جوان محسوب میشوند.
وی در این نشست به ارائه نتایج پژوهشی که در مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه انجام شده است پرداخت و گفت: ورود جوانان به عرصه اجتماعی و استقلال، در دهه سوم زندگی اتفاق میافتد و شاغلشدن، از اصلیترین اتفاقات این دوره است. شغل بر روی شیوه و کیفیت ورود فرد به جامعه اثر دارد و هر فرد فارغالتحصیل و جویای کار، باید در کمترین زمان ممکن بتواند به شغل دست پیدا کند؛ به همین جهت، اشتغال، مورد مطالعه ما است.
خلیلی در ابتدا برای قریب به ذهن شدن مخاطبان در خصوص پژوهش، در مورد تعریف دو مفهوم «جوان و بیکار» گفت: تعریف جوانی، یک مفهوم قراردادی در هر دولت محسوب میشود. در ایران تا سال 1397 به 15 تا 29 سال جوان گفته میشد اما پس از آن به رده سِنّی 18 تا 35 سال جوان اطلاق شد. این موضوع یک مفهوم قراردادی در دولتها است؛ اما ما در پژوهشهای خود، افراد 18 تا 30 سال را جوان محسوب میکنیم و در مورد آنها به مطالعه میپردازیم.
در رده جمعیتی «سن کار» دو دسته فعال و غیرفعال وجود دارد.
این سیاستپژوه در مورد دستهبندی جمعیت در سن کار یعنی 15 تا 64 سال گفت: دو دسته اصلی فعال و غیرفعال در این رده سِنّی وجود دارد. فعال به شاغلان و بیکاران گفته میشود و منظور از فعال، افرادی است که در افزایش تولید ناخالص ملی، نقش دارند و جمعیت غیرفعال، شامل زنان خانهدار، محصل، دارای درآمد بدون کار و سایر میشود.
دانشجو بیکار نیست، محصل است.
وی در مورد تعریف افراد بیکار نیز گفت: بیکار، سه ویژگی مهم دارد: کار ندارد، دنبال کار میگردد و برای انجام کار، آمادگی دارد، اما کار پیدا نمیکند. پس در این تعریف به دانشجو بیکار نمیگوییم، او را محصل در نظر میگیریم.
جوانها با تأخیر فراوان، صاحب شغل میشوند.
این پژوهشگر درخصوص ادعاهای این پژوهش گفت: اولاً بیکاریِ قابل توجه جوانها منجر به تعویق ورود جدی آنها به عرصه اجتماعی و تأخیر در استقلالشان شده است و دوم اینکه جوان جویای کار، با تأخیر فراوان صاحب شغل میشود.
وی ادامه داد: اشتغال، درواقع مهره اول پاندول ورود جوانان به جامعه است؛ هر چه سن ورود به بازار کار جوانان بیشتر شود، از آن طرف، سن ازدواج و در پی آن سن باروری هم افزایش پیدا میکند. پس اشتغال، از مهمترین مسائل جوانان است که باید به آن توجه کرد.
نرخ مشارکت اقتصادی در ایران 40 درصد است.
خلیلی در مورد بالابودن میزان آمار بیکاری جوانان در کشور گفت: نرخ مشارکت اقتصادی، یعنی جمعیت فعال تقسیم بر جمعیت کل، در ایران 40 درصد است. در این بین، اگر جمعیت کشور را براساس جنسیت در نظر بگیریم، نرخ مشارکت خانمها 18 درصد میشود و نرخ مشارکت مردان 76 درصد. درحالیکه باید وضعیت مردان که واقعیتر است را بررسی کرد. چون اگر زنان خانهدار را شاغل در نظر بگیریم، جمعیت مشارکت کننده، بالای 90 درصد میشود.
وی با تأکید بر اینکه آمار بیکاری جوانان زیاد است گفت: شواهدی هست که نظریه ما درباره بیکاری قابل توجه جوانان را بیان میکند؛ از جمله شاخص نرخ بیکاری، نسبت بیکاری یعنی تقسیم بیکار به جمعیت کل، نه جمعیت فعال و جمعیت بیکار.
این سیاستپژوه افزود: طبق نمودار، ما شاهد آمار بسیار بالای بیکاری زنان و مردان از 18 تا 30 سال هستیم. دلیل پایین بودن افراد بیکار در سنین پایینتر این است که بیشتر، جمعیت غیرفعال و محصل هستند. در این نمودار مشاهده میکنید که سهم جمعیت، کم شده است، اما آمار بیکارها تغییر نکرده، بلکه بیشتر هم شده است.
نرخ بیکاری جوانان ایران 22 درصد است.
وی تأکید کرد: جوان جویای کار در بازه زمانی 18 ماهه کار پیدا میکند و بر این اساس، نرخ بیکاری جوان ایرانی، 22 درصد است. در حالی که در دیگر کشورها این آمار به طرز چشمگیری پایینتر است.
ارتباط مستقیم بیکاری با شکست سیاستهای تشویقی فرزندآوری
خلیلی پیامدهای بیکاری در سطح خانواده و جامعه را بسیار تأثیرگذار دانسته و تأکید کرد: در سطح خانواده، تعویق در ورود جدی به عرصه اجتماعی و تاخیر در استقلال یافتن جوان است؛ همچنین آسیبهای روانی که به بار میآورد، در سطح جامعه هم باعث ناکارآمدی اقتصادی و کاهش درآمد مالیاتی، لاینحل ماندن معضل بیکاری کل کشور و ازدیاد آسیبهای اجتماعی میشود.
وی تصریح کرد: نمودار ازدواج هم نشان میدهید که سن ازدواج به شدت بالا رفته و به همین نسبت سن مادرشدن زنان هم بالا رفته است. سن مادرشدن زنان دارد به دهه چهارم زندگی میرسد و با این وضعیت، سیاستهای تشویقی فرزندآوری، شکست میخورند.
این پژوهشگر در مورد علل بیکاری جوانان گفت: علل زیادی وجود دارد که از بین آنها مهمترینها را انتخاب کردیم که شاملِ: عدم تناسب فرصتهای شغلی با تعداد بیکاران، عدم تناسب تمایلات شغلی با موقعیت شغلی موجود، به همرسانی نامطلوب و مهارت نداشتن نیروی کار است.
صاحبان بنگاهها، حاضر به دادن فرصت مهارتآموزی هستند.
وی ادامه داد: ما در ابتدا گمان میکردیم مهارت نداشتن نیروی کار، اصلیترین دلیل است؛ زیرا جوانان از دوره مدرسه تا انتهای دانشگاه، مهارتی یاد نمیگیرند و تنها دانشگاههایی مثل علوم پزشکی و تربیت معلم هستند که فارغ التحصیلانشان به خوبی جذب بازار کار میشوند.
این سیاستپژوه در بیست و سومین جلسه عصراندیش تصریح کرد: تا وقتی در نظام آموزشی، مهارت و توان انجام کار را یاد ندادیم، نمیتوان از جوان انتظار داشت به سمت خوداشتغالی برود و در جامعه به نقطهای میرسیم که طبق آمار 80 درصد افراد ترجیح میدهند حقوقبگیر باشند.
وی افزود: بنابراین عدم مهارت، مهمترین عامل بیکاری نبود. صاحبان بنگاهها در سطح کلان، دغدغه چندانی برای مهارت نیروی کار ندارند و حاضرند در محل کارگاه و کارخانه، مهارتآموزی لازم انجام کار اتفاق بیفتد؛ بلکه بین فرصتهای شغلی با تعداد بیکاران، تناسب وجود ندارد.
اشتغال آفرینی، مهمترین مشکل ما است.
خلیلی تأکید کرد: با بررسی «به همرسانی» و «عدم تمایلات» به این نتیجه رسیدیم که مهمترین مشکل ما در اشتغال آفرینی است که سه مانع اصلی آن، احصاء شد.
وی ادامه داد: بیثباتی سیاستها مانند برخورد سلیقهای با صادرات و واردات یا بخشنامههای دستوپاگیر بسیار زیاد، به طور مثال تامین اجتماعی، بیشتر از 2300 بخشنامه دارد و کارفرما باید همه اینها را بداند که این مانع اول است. مانع دوم، تأمین مالی است که بنگاهها در تامین سرمایه راهاندازی و سرمایه در گردش، به شدت مشکل دارند.
یکی از نتایج این پژوهش، اجرای طرح ملی احیای کارگاهها بود.
این سیاستپژوه، سومین عامل را فرآیند سخت احیای کسبوکارهای (کارگاه) تعطیل و نیمهفعال دانست و افزود: ما به دولت پیشنهاد دادیم که به سمت احیای کارگاههای تعطیل و نیمه تعطیل برود؛ چون میتواند اثر زودبازده مناسبی بر بازار اشتغال بگذارد و بر این اساس، طرح ملی احیای کارگاهها شکل گرفت.
وی در پایان نیز گفت: در این مطالعه، نوسانات ارزی چون حوزه کاری و مورد مطالعه ما نبود، نادیده گرفته شد. اما از مهمترین دلایل مایل نبودن افراد به خوداشتغالی محسوب میشود.