به گزارش «رساگفت»: رضا ایمانی، پژوهشگر دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت، در یادداشتی به معرفی و نقد فیلم مادرکشی پرداخت.
مستند مادرکشی مستندی درباره کمبود آب در ایران است. این مستند، ساخته کمیل سوهانی در سال 1394 است که در آن به تاریخ توسعه ایران و غم آب میپردازد. در این مستند به این موضوع میپردازد که ما در این دوران با مدیریت اشتباه چه بر سر منابع آب آوردهایم و چقدر به جنگ آب نزدیکیم، جنگی که جنگجویانش روزگاری زمینهای حاصلخیز و سبزی داشتند و امروز در بیابانهای خشک سرزمین مادریشان مشغول کوک کردن ساز نبرد هستند.
از زیباییهای مستند میتوان به تصاویر آرشیوی زیبا از مستند علف ساخته مریان کوپر و ارنست بی. شودزاک ساخته شده در 1304 ایالات متحده اشاره کرد، فیلمی مستند و صامت که در قاب تصویر سیاه و سفیدش به مردم نگاری کوچ ایل بختیاری میپردازد. همچنین روایت زیبای مستند بادصبا ساخته آلبرلاموریس ساخته سال 1347 و فرجام مستندساز این اثر در روزهای پایانی ساخت این مستند پرداخت.از دیگر نقاط قوت این مستند، به نمایش گذاشتن فاجعه فرونشست زمین در همدان است، موسیقی متن جذاب و تصویربرداری هوایی به خوبی این فاجعه را به تصویر کشیده است. روایت خشک شدن نخلستانهای پایین دست رودخانه کارون و از دست رفتن زمینهای کشاورزی شهر ورزنه اصفهان به خاطر خشکسالی روایت تاثیرگذار دیگری در این مستند به شمار میآید.داستان خشک شدن دریاچههای کشور از هامون تا بختگان و از هورالعظیم تا ارومیه از دیگر تراژدیهای این اثر است.
خانه پرندگان مهاجر که امروز ویرانه شدهاند و اکوسیستمهایی که روزگاری مردم از حاصل صید و تفرج در آن به گواه تصاویر آرشیوی، لبخند خوشبختی به لب داشتند، امروز چیزی جز حسرت باقی نمانده است.یکی از مفاهیم درخور توجهی که مستند به آن پرداخته، مسئله آب مجازی است، یعنی آبی که برای تولید محصولات کشاورزی استفاده شده است. مستند به این نکته اشاره دارد که در برخی مواقع اگر خود آب را میفروختیم و صادر میکردیم سود بیشتری برای ما داشت تا این که محصولی مانند پسته تولید کنیم و یا آب را برای تولید محصولاتی آببر مانند هندوانه و گوجه مصرف کنیم. این اثر با نمایی باز از شهر تهران سبز در صبح گاه شروع می شود و با نمایی شبانه از همین تهران و از فراز پل طبیعت به کار خود خاتمه مییابد.
مستند تلاش دارد مردم را به عنوان کنش گران عرصه اجتماع مخاطب قرار دهد اما در تمام طول اثر به نگاه های توسعهای می پردازد که مردم در آنها هیچ نقشی نداشتند از سالهای ابتدایی حکومت پهلوی تا همین روزگار حکمرانان با نگاهی کاریکاتورگونه به پیشرفت تنها به ساخت سازه های غول پیکر مانند سد و برج های بزرگی مثل برج آزادی و میلاد دست زدند و فراموش کردند پایه های نخست توسعه مردم هستند نه آجرها و تیر آهنها….
هرچند که اتفاق خوب این مستند، این است که گزارههای موجود در مستند، ارجاعها و مصاحبههای زیاد است که باعث میشود نگاه به اثر عمیقتر و باورپذیرتر باشد اما در مورد سدسازی، تنها به نگاه انتقاد آمیز، تند و بدون رعایت انصاف است. سوهانی، تلاش دارد تا بحران آب را به واسطه سدسازیهای بی حد به نمایش بکشد اما شاید میان تمام تصاویر منتشر شده از سدهای خشک شده و پروژههای شکست خورده کمی هم به آن روی سکه نگاهی میانداخت. اگر نظر کارشناسان مربوطه در وزارت نیرو، سازمان محیط زیست، حتی موسسه آب دانشگاه تهران که در زمان ساختن سد مسئول تحقیق و پژوهش در این زمینه بودند هم ارائه میشد، خوب بود.جای این سوال باقی است که آیا سدسازی به هر شکلی اشتباه است؟ و ما در طول دهههای گذشته تمام سرمایههای ملی خود را به هدر دادهایم؟
انتقاد دیگر این است که «مادرکشی» به سفارش خود دولت ساخته شده است و دولت در حال انتقاد از خودش است؟ آیا میتوان گفت که دولت سفارش دهنده اثر بدون جهت سیاسی خاصی دست به روشنگری زده است؟ و از ابتدا تا انتهای کار دست به نقد دولتمردان میزند؟ شاید بتوان گفت که این اثر تنها حمایتی دلسوزانه از مستندسازان و نشانه ای از سعه صدر دولت ها در شنیدن انتقادها است که اگر اینگونه است چرا این اثر دستاوردی در حکمرانی آب کشور نداشته است و در آن دوران بهرهبرداری از آب به 43 درصد رسید.در مجموع میتوان گفت سوهانی در مادرکشی توانسته به نتیجه و هدف اصلی خود یعنی نمایش یک بحران موفق باشد،او به خوبی بر مخاطبانش اثر میگذارد و کسی نیست که بعد از تماشای این صحنهها متاثر نشود. اثری که شایسته است به جای تصاویر رنگارنگ شهر و تبلیغات پر زرق و برق در سیما به نمایش درآید تا بهتر ببینیم چطور با سرزمینمان رفتار میکنیم. این مستند ساخته سال 1394 است و امروز در سال 1401 خدا می داند که چه کرده ایم با آب …، شاید هنوز خیلی دیر نشده باشد … شاید هنوز بشود کاری کرد…
درباره مستند مادرکشی در یکی از جلسات اندیشه ورزی عصراندیش بحث شده است برای مطالعه بیشتر :