به گزارش «رساگفت»: کتاب مربیگری به سبک بازی درونی، کتابی است که شدیدا به یادگیری مبتنی بر علایق و توانمندیهای افراد اهمیت میدهد. این کتاب، نوشته تیموتی گالوی و با ترجمه منوچهر سلطانی است که توسط انتشارات رسا در 272 صفحه در قطع وزیری به چاپ رسیده است. همچنین امکان خرید کتاب از سایتهای iranketab.ir و torob.com نیز وجود دارد.
از تنیس تا مدرسه و دانشگاه
تیموتی گالوی پیش از اینکه مربیِ عرصه یادگیری شود، مربی تنیس بود. اصولی که وی در یادگیری افراد در بازی تنیس کشف کرد، وی را علاقهمند نمود تا وارد عرصههای دیگر آموزش و یادگیری شود. وی در جایی از کتاب اشاره میکند که وقتی به بهترین ضربههای تنیس و بهترین عملکردهای تنیسورها نگاه میکنیم، میبینیم زمانی این بهترینها رخ دادهاند که کسی دنبال این نبود که بگوید آفرین! و یا بگوید عجب ضربه بدی! بلکه زمانی رخ داده است که تنیسور، هیچ فشار بیرونیای را احساس نمیکرد؛ نه تشویق و نه سرزنش. ولی آیا برداشتن این فشارهای بیرونی، میتواند به امر یادگیری کمک کند؟ خودش معتقد است که یقینا بله.
در جای دیگری، نویسنده اشاره دارد که تمرکز، اگرچه مادر تمام مهارتهاست، اما باید با میل و رغبت، همراه باشد و نه تلاش برای متمرکزشدن؛ به عبارت دیگر اگر سعی کنیم که تمرکز کنیم، کمتر از مواقعی که به صورت طبیعی، تمرکز مینماییم، موفق خواهیم بود.
خودِ 1 و خودِ 2
در جاهای مختلفی از کتاب، با اصطلاحات خود یک که همان الزامات بیرونی است و خود دو که درواقع تشخیص خود فرد است مواجه میشویم. نویسنده سعی دارد به این نتیجه برسد که خود دو با بازی درونی یا همان یادگیری براساس توانمندی و علاقه، همراه است و تا میشود، میبایست از اینکه تحت تاثیر خود 1 قرار بگیریم، اجتناب نماییم.
در ادامه، نویسنده اشاره دارد به اینکه در کنار عملکرد خوب، اگر به تفریح و یادگیری توجه ننماییم، عملکرد خوب ما هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
کتاب به دو تمثیل اشاره میکند؛ اینکه درخت، اگرچه ریشهای قوی و تنومند دارد، اما وقتی بادی تند بوزد، منعطف خواهد بود، ولی شکسته نمیشود. در یادگیری هم این انعطاف باید وجود داشته باشد. از طرف دیگر، وقتی کودک، سینهخیز راه میرود، باید دانست که وی دارد یکی از مراحل رشد تدریجی خود را طی مینماید و لذا نباید در راهرفتن وی (یادگیری) عجله نمود؛ بلکه باید اجازه داد مسیر طبیعی رشد، طی گردد.
استوپ-حرکت
یک اصطلاح دیگر که نویسنده به آن اشاره میکند، اصطلاح استوپ است. استوپ، درواقع مکثی موقتی است برای مسلط شدن به اوضاع و بررسی جوانب و حرکت دوباره. اینکه وقتی در یک میدان عملیاتی حضور داریم، گاهی لازم است که به اندازه کافی، از آن میدان، خارج شویم و نگاهی از بیرون، به کل اوضاع بیندازیم، جوانب را بسنجیم، تحلیل نموده و حتی استراتژی و تاکتیکها را (در صورت لزوم) تغییر دهیم و دوباره شروع به فعالیت (در اینجا یادگیری) نماییم.
کتاب اشاره دارد به اینکه آیا میتوانیم مربی خودمان نیز باشیم؟ هم بله و هم خیر. بله؛ به این علت که مربیگری، یعنی محیطی ایجاد شود که افراد بتوانند یاد بگیرند و عمل کنند. خیر؛ زیرا مربی، کسی است که از بیرون به اوضاع مینگرد.
پایان بخش کتاب، به جمع بندی اثر حضور مربی میپردازد. اینکه مربیگری به معنی آموزش دادن چیزی نیست؛ اصلا در مربیگری، هیچ انتقال دانشی صورت نمیگیرد. بلکه فقط سعی میشود «موانع یادگیری» برداشته شود.