به گزارش «رسا گفت»: جذب نسل جدید به مسجد، دغدغه خیلی از فعالان فرهنگی و تربیتی است و این سوال که چرا حضور جوانان در مسجدها کمرنگ شده است، سوالی است که در محافل فرهنگی، زیاد شنیده میشود. چه باید کرد و چطور میشود اسباب آشتی مجدد نسل جوان با مسجد را فراهم کرد؟
کتاب« اینجا خانه عشق است» چکیدهای از تجربههای فعالان و امامان جماعت مسجدهای مشهد مقدس، همدان و اهواز است. نویسندگان در این مجموعه، تلاش کردهاند در مصاحبه با فعالان فرهنگی، امامان جماعت و نیروهای فعال مسجدها، تجربههای خوب و کارآمد این اشخاص را کنار هم جمع کنند تا این تجربهنگاری بتواند به دیگر افراد دغدغهمند در حوزه مسجد کمک کند .
اساس کار کتاب، تجربهنگاری است و ما با برشهایی از مصاحبههای افراد روبه رو هستیم که در تلاش هستند تا مسجد را جایی جذابتر برای نسل جدید کنند و همّ و غمّشان پویایی مسجد است.
دستهبندی کلی مصاحبهها که شامل 72 تجربه است، ابتدا به جذب جدید افراد و شیوههای آن میپردازد. به طور مثال یکی از مساجد، شخصی را به عنوان مسئول جذب دارد که وظیفه او این است که با تازهواردها گفتوگو کند و کاری کند که آنها با فضا غریبی نکنند و جذب فعالیتهای مسجد شوند.
دومین بخش کتاب به تجربههایی میپردازد که شیوههای جذابیت برنامههای مسجد را در نظر دارند؛ مانند کافینت پاک، برنامهریزی براساس سن افراد، دادن مسئولیت به بچهها و ایجاد حس هویت اجتماعی، پاتوق شدن مسجد برای نوجوانها و سالم نگه داشتن فضا.
سومین بخش کتاب به خصوصیات امام جماعت مسجد میپردازد؛ مثل اینکه امام جماعت با بچهها نشست و برخاست کند و در محله در ساعات غیر نماز حضور داشته باشد.
اگر ممکن است امام جماعت ساکن همان محل باشد، هنگام نماز، نمازگزاران را معطل نکند و خواند تفسیر و نکتهها را به بعد از نماز موکول کند.
نگاه کلی مصاحبهشوندهها این است که امام جماعتی که از بین مردم باشد، برای مردم وقت بگذارد و با محبت و حوصله به بچهها توجه کند. این میتواند از بهترین راهکارها برای جذب بچهها به مسجد باشد؛ زیرا امام جماعت، باغبان مسجد است و باغِ خوش آب و رنگ، حاصل دسترنج باغبان آن است.
بخش چهارم کتاب توجه به جذب دانشآموزان از طریق حضور در مدرسهها است و راهکارهایی مانند اقامه نماز ظهر در مدارس توسط امام جماعت مسجد محل، برگزاری اردوهای مشترک بین مدرسه و مسجد و برگزاری کلاسهای تقویتی و کنکوری میتواند بچههای مدرسه را جذب فعالیتهای مدرسه کند.
دستهبندی پنجم کتاب به رفتارهای سلبی در مسجد میپردازد و به این اشاره دارد که اگر کسی در فضای مسجد شلوغ کرد راهکار، دعوا کردن و زده کردن آن بچه از مسجد نیست؛ بلکه میشود با دادن مسئولیت به او و حتی صحبت با او مشکل را برطرف کرد.
حتی اگر مادری بچهاش میان هیئت بیتابی میکند، راه حل، نیامدن مادر و کودک به مسجد نیست؛ بلکه میشود با کارهایی مانند مهد کودک و یا سرگرم کردن کودکان توسط بچههای کوچکتر، کاری کرد که همه اهالی محل از فضای مسجد بهرهبرداری کنند.
هر رفتار تندی که از جانب بزرگترهای حاضر در مسجد اتفاق میافتد، نتیجهای جز طردشدن تعدادی از بچهها از فضای مسجد ندارد.
در بین مصاحبهها میتوان این نکته را دید که برای حضور فعال بچهها در مسجد، باید اولیا را همراه کرد و این اتفاق با برنامهریزی دقیق در برگزاری کلاسها و نظاممند کردن فعالیتهای مسجد اتفاق میافتد.
اولیا اگر احساس کنند فرزندشان در فضای مسجد در حال آموزش درس، دین و ورزش است، خودشان آنها را به حضور در مسجد تشویق میکنند.
برگزاری منظم فعالیتی مثل کلاس کنکور برای بچهها با استفاده از توان خود بچهها و دعوت از اهالی توانای محل میتواند بهانه خوبی برای حضور موثر و ماندگاری نوجوانان و جوانان در مسجد بشود.
در پایان کتاب، به سه تجربه درباره حضور دختران در مسجد پرداخته که تجربههای مفیدی مثل برگزاری جشنهای دخترانه در مسجد و برگزاری کلاسهای جذاب برای دخترها از جمله آنها است.
اما متاسفانه کتاب، نگاه جدیای به حضور و فعالیتهای دختران در مسجد ندارد و امید است که فعالان فرهنگی و دغدغهمند مساجد، نگاهی جدیتر به حضور دختران در مسجدها داشته باشند؛ اگرچه خواندن تجربهها بسیار شیرینتر و جذاب است و در پایان هر تجربه، خلاصه آن با عنوان کلید در یک خط آمده است که مرور کردن این کلیدها میتواند برای مرور مباحث کتاب مفید باشد، اما دستهبندیهای ذکر شده در کتاب حاضر، توالی چیده شده توسط نویسندگان کتاب است و هیچ اشارهای به این دستهبندی نشده است و اگر در فهرست به این نظم اشاره میشد، خواننده میتوانست به صورت مطلوبتری با کتاب ارتباط برقرار کند.
همچنین اگر در پایان هر موضوع، جمعبندی انجام میشد، بهتر بود.
«کتاب اینجا خانه عشق است» را پژوهشکده باقرالعلوم به همت آقایان مجتبی همتیفر، مجید حسینزاده و سید محمد موسوی به چاپ رسانده است. اولین چاپ این کتاب در زمستان 1401 منتشر شده است .