به گزارش «رساگفت»: نقد و بررسی مناظرهی ” توسعه: حکمرانی داخلی و سیاست خارجی” موضوع شصت و یکمین نشست «عصراندیش» را به خود اختصاص داد. در ادامه، خلاصهای از اهم موضوعات مطرح شده در نشست، در این گزارش تشریح می شود.
همانطور که از عنوان مناظره مشخص است، هدف از برگزاری این نشست را می توان، بیان چالشهای حکمرانی کشور در ابعاد داخلی و خارجی با نگاه به آینده، در نظر گرفت. به اعتقاد دکتر فاضلی، توسعه به معنای توان حل مسئله یک حاکمیت قابل تعریف است. به عبارتی برای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب، بایستی مسائل و موانع اصلی را شناسایی و برای آنها چارهاندیشی کرد. به طور مثال، ما در شهر تهران از ۳۶۵ روز سال، حدود ۳۲۰ روز با آلودگی خطرناک مواجهیم. بنابراین، توسعه زمانی معنی پیدا میکند که بتوانیم زیست پذیری بدون خطر برای سلامتی را در سطح اولیه تامین کنیم.
در حالی که اگر وضع موجود ادامه پیدا کند احتمالاً در آیندهای نزدیک با این معضل مواجهیم که به طور مثال، افزایش سرطانهای خاص ناشی ازعدم توجه به آلودگیهای سالهای قبل اتفاق بیافتد. فاضلی معتقد است ۵ مسئله اصلی در شرایط کنونی آینده تمدنی ایران را تهدید میکند. نخست، مسئله زیست پذیری اجتماعی که در دل خود با معضل کمبود آب، فرسایش خاک و سایر معلولهای دیگر نظیر فرونشست زمین قابل تبیین است. دوم، تامین مالی توسعه چه از طریق انباشت سرمایهگذاری داخلی و چه از طریق ورود سرمایهگذار خارجی. سوم، دسترسی به فناوری، چهارم، همبستگی اجتماعی و پنجم، قرارگیری در زنجیره ارزش جهانی.
فاضلی معتقد است عدم صحبت در رابطه با این مسائل اساساً هرگونه نظریه پردازی در مسیر بهبود شرایط را غیرممکن میسازد. چرا که این موضوعات پایهایترین مسائل حکمرانی کشور در شرایط کنونی قلمداد میشود که در ادامه به تفصیل آن میپردازیم. در بحران آب ما با کسری تجمعی ۱۴۰ میلیارد متر مکعبی مواجهیم. این موضوع با تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی در سالهای اخیر تشدید میشود. در بحث تامین مالی توسعه نکته مهم توجه به تحولات جهانی است. در گذشته و قبل از کشف مسیرهای حمل و نقل دریایی، کشور ما به دلیل قرارگیری در مسیر جاده ابریشم محل توجه بوده اما با کشف مسیرهای دریایی و دور زدن آفریقا، مسیر ترانزیت کالا به کلی تغییر کرد. اما هنوز عدهای در داخل متوجه این موضوع نیستند.
در بحث همبستگی اجتماعی که شاید مهمترین چالش امروز کشور قلمداد میشود، بایستی اشاره کرد که قدرت چانه زنی کشور در معادلات بین المللی تابعی از میزان همبستگی دولت و ملت است. به تعبیری، توسعه چیزی جز تعریف پروژههای مشترک میان حاکمیت و مردم نیست. حال آنکه چنین پروژهای در وضعیت کنونی کشور دیده نمیشود. مضاف بر اینکه عدهای به صورت تعمدی سعی در تخریب بنیانهای ضعیف موجود نموده و با تعریف دوگانههای قومیتی، فرهنگی و نظیر آن، گویی بر شکافهای موجود گره میزنند. اما در موضوع دسترسی به فناوری بایستی اشاره کرد که کشور ما جهت جبران عقب افتادگیهای اقتصادی و معیشتی، تا سالها نیازمند تولید کاربرمحور و بهرهور است و بسیاری از جنگهای اقتصادی نظیر جنگ آمریکا و چین بر سر ریزتراشهها، فناوریهای نوین زیستی و غیره نشان از اهمیت این موضوع دارد.
در رابطه با مورد آخر هم بایستی اشاره کرد، جایابی ایران در زنجیره ارزش جهانی جدا از تبعات اقتصادی، موضوعات اجتماعی و امنیتی را نیز در بر میگیرد. چرا که بایستی توجه کرد امنیت در کوتاه مدت با ملزومات آن در دراز مدت متفاوت است و زمانی که کشورهای همسایه به اقتصادهای ۱۰۰۰ میلیارد دلاری تبدیل شوند معادلات تامین امنیت نیز تغییر خواهد کرد.به عنوان جمعبندی، کشور در شرایط کنونی نیازمند تحول جدی در ژست حکمرانی متنناسب با بحرانهای موجود است. موضوعی که با پذیرش وضع موجود و نه انکار آن میسر میشود.
در ادامه دکتر شاکری به بیان دیدگاه خود پرداخت. وی وجود چسب اجتماعی قوی و صبوری مردم در تحمل شرایط بی سابقه کنونی را یک حماسه قلمداد کرد، چرا که معتقد است در شرایطی که کشور پس از سال ۸۹ با جدیترین بحران دولت مدرن بعد از رضاخان (کشف نفت شیل) مواجه شد و در۱۳ سال گذشته سختترین شرایط اقتصادی و اجتماعی چند دهه اخیر را تجربه کردیم. در چنین شرایطی اگر ما از وقوع جنگهای داخلی در امان بوده ایم، به معنی تاب آوری مردم و نجابت آنهاست. شاکری معتقد است دو قطبی سازی “پیشرفت” و “توسعه” در بحث کنونی بیمعناست و در این نشست در رابطه با اتفاقاتی که در عمل با آن مواجه هستیم، گفتگو خواهیم کرد.
با هر ادبیاتی ما امروز نیازمند رشد اقتصادی مبتنی بر تشکیل سرمایه و افزایش بهرهوری هستیم. حتی اگر صرفاً به دنبال تامین معیشت و نه حتی رشد باشیم. در طول تاریخ دولت مدرن در ایران تاکنون سابقه نداشته است که در یک دوره طولانی ۱۳ ساله، تورم مزمن و رشد اقتصادی نزدیک به صفر را تجربه کنیم. یکی از موضوعات مهم در این بحث توجه به ریشه مسئله و بحران است. پس از کشف نفت شیل در آمریکا، معادلات نفتی و ژئوپلیتیک دنیا دچار تغییرات جدی شد و این مستلزم تغییر سیاستهای خارجی و جایابی ایران در نظم جدید جهانی بود. اما متاسفانه عدم درک از شرایط جدید و آیندهای که روابط کلان سیاسی و اقتصادی کشور را تهدید میکرد، همچنان مغفول مانده است.
شاکری معتقد است اگرچه اثرات متقابل سیاست داخلی و خارجی، تفکیک آن دو را مشکل کرده اما در انتخاب اولویت، چارچوب سیاست خارجی از اهمیت بالاتری برخوردار است. چرا که به صورت تاریخی کشور ما با چالش تامین ارز مواجه بوده و هست. بیش از ۷۰۰ سال پیش و در زمان ایلخانان، به دلیل وجود منابع طلا در عثمانی و هند و کمبود سرانه طلا به جمعیت در کشور ما، ایجاد یک رژیم ارزی مناسب یکی از چالشهای اصلی به شمار میرفت. در آن زمان، دو گروه نزاع فکری غالب را تشکیل میدادند. گروه اول موافق گران شدن نرخ ارز و تقویت رقابت پذیری بوده و گروه دوم به تشدید نظارتها به خصوص در مسیر حج و سایر راههای ارتباطی با دنیای بیرون به منظور کنترل قاچاق طلا تاکید داشتند.
به اعتقاد شاکری قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مبادلهی قدرت بین ایران و آمریکا بر سر تامین امنیت خلیج فارس در ازای فروش نفت، تامین کالاهای اساسی، واسطهای و سرمایهای تعریف میشد. حتی در زمان جنگ تحمیلی، بوش پدر پس از حمله به هواپیمای مسافربری ایران با افتخار این کار را در جهت خاتمه منازعه و از بین رفتن امنیت خلیج فارس عنوان کرد. حتی پس از انقلاب نیز این معادله تا حد زیادی برقرار بود. از سوی دیگر، رابطه آمریکا و عربستان بر سر تامین نفت در قبال تامین امنیت شکل گرفت که با کشف نفت شیل تغییر کرد و این بار حمایت از اسرائیل در قبال تامین امنیت، رابطهی دوجانبه را تحکیم کرد. در فضای سیاست بین الملل کنونی، نیز شاهد آن هستیم که روسیه در منازعه بر سر جزایر سه گانه در راستای منافع امارات جهتگیری میکند چرا که برای برونرفت از شرایط تحریمی به درهم امارات وابسته است. همه این معادلات نشان از آن دارد که ایران بایستی با شناخت دقیق از معادلات بین المللی بتواند از فرصتهای به وجود آمده در جنگ چین و آمریکا، رابطه روسیه و هند و مواردی نظیر، استفاده نموده و خود را در نظم جدید بین الملل بازتعریف کند.
دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت با هدف ترویج فرهنگ و گفتمانسازی توسعه و پیشرفت، به دنبال ایجاد بسترهای گفتگو در رابطه با منازعات توسعهای کشور است.