یکشنبه, اردیبهشت ۲۱, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • تعالی اجتماعی
    • قرض الحسنه
    • کارآفرینی اجتماعی
    • همیاری اجتماعی
  • توسعه
    • الگوهای توسعه
    • تجربیات توسعه
    • نظریات توسعه
    • جریان شناسی توسعه در ایران
    • معرفی کتاب
  • در قاب سیما
    • تک برنامه
    • مجموعه برنامه
  • درباره ما
    • تماس با ما
رساگفت
  • صفحه اصلی
  • تعالی اجتماعی
    • قرض الحسنه
    • کارآفرینی اجتماعی
    • همیاری اجتماعی
  • توسعه
    • الگوهای توسعه
    • تجربیات توسعه
    • نظریات توسعه
    • جریان شناسی توسعه در ایران
    • معرفی کتاب
  • در قاب سیما
    • تک برنامه
    • مجموعه برنامه
  • درباره ما
    • تماس با ما
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
رساگفت
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

عصر شیرین- قسمت هفتم- آقای شریفی

رضا ایمانی توسط رضا ایمانی
۱۳ آذر ۱۴۰۱
در عصر شیرین (گفتگو)
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
422
بازدیدها

به گزارش «رساگفت»: مجری: هفته‌هاست که داریم از شما روایت‌هایی را از کسب و کارهای خرد و خانگی می‌شنویم و خدا را شکر، مورد استقبال مخاطبین ما قرار گرفته است و یک سوالی برایشان پیش آمده است: می‌گویند آقای دکتر صفری این آدم‌ها و این قصه‌ها را چطور پیدا کردند؟

صفری: واقعیت این است که برای خودمان این مساله وجود دارد که انگار یک خطی بین محیط کارمان و محیط خانواده‌مان وجود دارد. مقتضیاتشان و رفتارشان مختلف است. کسب و کارهای خانگی، این ویژگی را دارند که انگار این خط در آنها کمرنگ‌تر است. از یک طرف دیگر، این خرد بودنشان، همین ویژگی را دارد که خیلی آنها را دسترس‌پذیر قرار می‌دهد. انگار دستمان را دراز کنیم، می‌توانیم به آن برسیم. این مساله را به آن اضافه کنیم که اتفاقا در کشور ما که مساله اشتغال وجود دارد، کسب و کارهای خرد و خانگی، خیلی می‌توانند تاثیرگذار باشند. آمارها در دنیا هم این را نشان می‌دهد. من، هم به واسطه کارم و هم رشته مورد علاقه‌ام این فرصت را داشتم که به این حوزه بپردازم و پژوهش کنم و خدا را شکر، کیس‌های مختلفی وجود داشته است. جایی هم که کار می‌کنم، زمینه‌اش همین است؛ یعنی سعی می‌کند زمینه‌ای را فراهم کند که کارآفرینی، مخصوصا در حوزه خرد و خانگی، توسعه پیدا کند و لذا پژوهش‌های مختلفی را هم در این حوزه در کل کشور انجام می‌دهیم و که ثمره‌اش همین برنامه‌ای است که در خدمت شما هستیم. روایت امروز، یک روایت کاملا متفاوت است. همه ما با عبارت برچست اموال آشنا هستیم. دوربین‌هایی که همین الان دارد تصویر ما را می‌گیرد و همین مبلی که روی آن نشستیم، همگی برچسب اموال دارند. داستان امروز ما در مورد کسی است که به قدری در دانشگاه بوعلی سینای همدان درس خوانده است که فقط مانده است یک برچسب اموال، دریافت کند. داستان ما به شهر همدان برمی‌گردد. پدر قهرمان داستان ما خودشان اهل همدان و اصالتا اهل یکی از روستاهای اطراف همدان هستند. فنی‌کار بودند و بنابراین به مسائل فنی آشنا هستند. خود قهرمان داستان ما (آقای شریفی نیا) از کودکی به حوزه کسب و کار، علاقه داشتند. در نوجوانی شروع می‌کنند به پرورش مرغ و خروس. همچنین با پرندگان زینتی، ادامه‌اش می‌دهند. اما نه با نیت صرفا تفنّنی. یعنی هدفشان این بود که از آن، یک کسب درآمدی هم داشته باشند.

مجری: یعنی مدلشان با مدل کودکیِ ما که می‌رفتیم و جوجه می‌خریدیم و نگه می‌داشتیم، فرق می‌کرده است.

صفری: یک مقداری بله. با همان شروع کردند؛ اما آرام آرام متفاوت شده است. ولی وقتی آخرسر، به حساب و کتاب می‌رسیدند، می‌دیدند انگار هیچوقت دخل و خرج، با هم جور نشده است. یعنی میزان هزینه‌ها از میزان درآمدها بیشتر بوده است. همین مساله هم باعث می‌شود که در پیش‌دانشگاهی این را کنار بگذارند و به کارهای مختلف و به طور ویژه به کارهای کامپیوتری بپردازند. اما آرام آرام که به کنکور می‌رسند و کنکور می‌دهند، در انتخاب رشته، هم به واسطه علاقه‌ای که به پرورش دام داشتند و هم به واسطه اینکه ببینند مشکل کارشان در گذشته چه بوده است، تصمیم می‌گیرند که رشته علوم دامی ‌را انتخاب کنند. جالب است که در برگه انتخاب رشته‌شان تمام ده-دوازده رشته اولیه، مربوط به علوم دامی ‌در دانشگاه‌های مختلف بوده است. این نشان می‌دهد که چقدر ایشان علاقه داشتند که در این حوزه به تحصیل ادامه دهند. در دانشگاه بوعلی هم قبول می‌شوند. همان بحث مربوط به برچسب اموال و ماجراهای مربوط به دانشگاه بوعلی.

مجری: به قدری در این دانشگاه می‌مانند که بحث برچسب اموال پیش می‌آید.

صفری: بله. تا مقطع دکتری؛ هنوز هم در حال تحصیل در دانشگاه بوعلی هستند و در تمام این مدت هم در همین رشته ادامه دادند. سال دوم که وارد دانشگاه می‌شوند، به انجمن علمی ‌وارد می‌شوند و مسئول پژوهشی آنجا می‌شوند و شروع به برگزاری یک سری رویداد می‌کنند. یک بار هم از یکی از کارآفرینان برتر سال، دعوت می‌کنند که به دانشگاه بیاید. ایشان هم در حوزه پرورش زنبور عسل و به طور خاص، تلقیح مصنوعی ملکه کار کرده بودند.

مجری: چه عبارت عجیبی شد.

صفری: بله. زنبور عسل از میلیون‌ها سال پیش، بدون کمک انسان، در طبیعت، وجود داشته است. اما بهره‌وری لازمی‌ که انسان، مد نظرش بوده است را در خیلی از برهه‌ها نداشته است. بنابراین انسان‌ها برای اینکه این بهره‌وری را بتوانند افزایش دهند، روش‌های مختلفی به کار گرفتند. یکی از روش‌هایی که در این سال‌های اخیر، خیلی دارد استفاده می‌شود، همین روش است. تلقیح مصنوعی ملکه یک سری مزایا و کارکردهای دیگری هم دارد.

مجری: یعنی ایشان از آن جوجه و مرغ و دام، رسیدند به زنبور عسل.

صفری: بله. در همان جلسه با دو سه نفر از دوستانشان تصمیم می‌گیرند که کار پرورش زنبور عسل را به طور جدی دنبال کنند. بنابراین شروع می‌کنند به صحبت کردن و یک فروشنده‌ای با تجهیزات مختلف زنبور عسل پیدا می‌کنند و دو کندو را حدود 270 هزار تومان می‌خرند. اما شبی که قرار بود محصول را فردایش بخرند، به دلایلی پولشان جور نمی‌شود و ناامید می‌شوند. خب همان شب یک پیامکی برایشان می‌آید و 280 هزار تومان به حسابشان واریز می‌شود. وام دانشجویی بود که چند ماه پیش درخواستش را داده بودند.

مجری: این ماجرا برای چه سالی است که وام دانشجویی، 280 هزار تومان بوده است؟

صفری: بنظرم سال 92 بود. همان وام دانشجویی هم منشا خیر برای ایشان می‌شود. کندوها را می‌خرند و تصمیم می‌گیرند که کار را جدی‌تر شروع کنند. پدرشان هم در روستای خودشان در اطراف همدان یک باغی داشتند که توصیه می‌کنند که کندوها را به آنجا ببرند. اسم روستایشان ارزانفود است. این شهر به واسطه شهر زیرزمینی ارزانفود هم شناخته می‌شود. نزدیک به همدان است و شاید بیست دقیقه یا کمتر، با همدان، فاصله داشته باشد. کندوها را به آنجا منتقل می‌کنند و پرورش زنبورها را شروع می‌کنند. آرام آرام و ظرف دو سال، این دو کندو تبدیل می‌شود به شش کندو. اما برای زنبورداری، هنوز این فرایند توسعه، روند سریعی نیست. خیلی مانده است تا درآمدش به آن نقطه‌ای برسد که بشود به آن گفت یک کسب و کار جدی. در این مرحله، ایشان تصمیم می‌گیرد که کارش را توسعه دهد. اما با یک مساله‌ای روبروست. چطور این کار را کند؟ از چه طریقی منابع لازم را برایش فراهم کند؟ بنابراین سعی می‌کند که دنبال یک منبع تامین مالی ارزان و مناسب بگردد. همین مساله‌ای است که آقای شریفی‌نیا با آن روبر می‌شود. صفری: تصمیم گرفتند که کارشان را هم توسعه بدهند. اما در ذهنمان باشد که پرورش زنبور عسل، با اینکه زنبورها موجودات منظمی‌ هستند که خودشان خیلی از کارهای خودشان را انجام می‌دهند، اما به این راحتی‌ها هم نیست. خیلی وقت‌ها لازم است که زنبوردار، به کار کندو رسیدگی کند و کارهایی را انجام دهد که اگر انجام ندهد، باعث خطاها یا اشتباهاتی در پرورش زنبور عسل می‌شود. آقای شریفی‌نیا کار را خیلی جدی شروع کردند. حتی یک دفعه که مریض شده بودند، ماشین را از پدر قرض می‌گیرند و بعد از اینکه سرم می‌زنند، دوباره به کندو مراجعه می‌کنند. خیلی لازم بود که در آن مقطع زمانی، قاب‌های برگه‌های آن را اضافه کنند. اتفاقی که اگر رخ ندهد، زنبور در جاهایی مثل درب کندو یا دیواره‌های کندو خانه‌های خودش را می‌سازد.

مجری: تصور ما همانی است که فرمودید. یعنی فکر می‌کنیم که یک زنبور است و گُل و رسیدن به عسل و فکر نمی‌کنیم که این زحمت‌ها و زمانش اهمیت داشته باشد.

صفری: همین برگه‌هایی که اینجا هست و یک مورد را نشان می‌دهم، در مواقع مشخصی باید به کندو اضافه شود. موقعی که برگه‌های قبلی، پر شدند، باید یک مورد جدید، اضافه شود که زنبور این فرصت را داشته باشد که فرایند تولید عسل را روی اینها ادامه دهد و خانه‌های شش ضلعی را بسازد و اگر این اتفاق نیفتد، زنبور، اصطلاحا دچار خطابافی می‌شود و یا هرزه بافی به آن گفته می‌شود. یعنی روی سقف کندو یا روی دیواره‌های آن، شروع به ساختن اینها می‌کند که این باعث می‌شود که زنبوردار، مجبور شود که آنها را دور بریزد. لذا هم هزینه و هم کار زیادی را از او می‌برد. آقای شریفی‌نیا سر می‌زنند و مواظب کندوهایشان هستند و از آن طرف هم مشغول تحصیل هستند. یعنی اینها یک برهه‌هایی همپوشانی هم دارند. برای مثال، یک موقعی حتی آزمون میان‌ترم داشتند و مجبور بودند به کندو سر بزنند. استاد به ایشان زنگ می‌زند و با استاد، صحبت می‌کنند که بعد از کارشان آن آزمون را بدهند. این همپوشانی‌ها هم وجود داشت که آقای شریفی‌نیا سعی می‌کند مدیریتشان کند. تصمیم دارند که توسعه بیشتری به کار بدهند. اینجا یکی از مسائل کسب و کارهای خرد و خانگی که مهم است این است که یک روشی وجود داشته باشد که بتواند خیلی ساده و خیلی آسان و با قیمتی مناسب، یعنی ارزان، آن منبع مورد نظر را در اختیارشان قرار دهد. آقای شریفی‌نیا چون به دنبال خرید یا اصطلاحا به کارگیری دستگاه پوز بودند، با یک مجموعه آشنا می‌شوند. حالا چرا به دستگاه پوز نیاز داشتند که بی‌سیم هم باشد؟ چون خیلی از کندوهای زنبور عسل در شهرها نیست. یعنی در واقع هیچ کندویی در شهرهای بزرگ وجود ندارد و اکثرا در باغ‌ها و در کوه و جاهای مختلفی قرار گرفتند. وقتی مشتری به آنجا می‌آید لازم است که وقتی که می‌خواهد هزینه را پرداخت کند، یک پوز باشد که کارت بکشد و آن پوز هم نیاز به برق نداشته باشد و بی‌سیم باشد و آنتن‌دهی داشته باشد و بتواند کار را انجام دهد. در همین فرایندِ پیدا کردن جایی برای کرایه یکی از این دستگاه‌های پوز، اتفاقا با یک مجموعه آشنا می‌شوند که از طریق همان مجموعه هم برایشان تامین مالی صورت می‌گیرد. ایشان وام‌های کوچکی را در مقاطع مختلف دریافت می‌کنند و با همان‌ها مساله نقدینگی و مساله لوازمی ‌که مورد نیازشان هست را تهیه می‌کنند. خب زنبورداری هم شغلی نیست که درآمد یکپارچه و پیوسته‌ای داشته باشد. این درآمد در طول سال، متغیر است. یعنی وقتی عسل را برداشت می‌کنید و آن برهه‌ای که به فروش می‌رسانید، درآمد را دارید و ممکن است یک برهه دیگری که آن برداشت را ندارد درآمد نداشته باشد و لذا پیوسته برایش درآمد وجود ندارد. در این شرایط هم از تامین مالی استفاده می‌کند و کسب و کار خودش را توسعه می‌دهد. اما چیزی که در مورد کار ایشان، خیلی خاصش می‌کند، این است که در کسب و کار آقای شریفی‌نیا کل خانواده با هم درگیر هستند. فرایند پرورش زنبور عسل مخصوصا در مقاطعی خیلی نیاز به کار و زحمت دارد.

مجری: هر کندو با چند زنبور سر و کار دارد؟ من برایم این سوال پیش آمده است که شش کندو مگر چقدر کار عجیب و غریبی است که همه خانواده بخواهد درگیر شود و یا این مقدار نیاز به مسائل مالی و تامین مالی داشته باشد؟

صفری: یک نکته‌ای که اولش اشاره کنم این است که الان شش تا کندو نیست. تا سال 98 حدود 110 کندوی زنبور عسل داشت. بنابراین تعداد، خیلی افزایش پیدا کرده است. هر کندوی زنبور عسل، تعداد زنبورش متفاوت است. یعنی بسته به اینکه در چه مقطعی از سال هستند، متفاوت است و اینکه خود وقت آن کندو که اینها را با هم متفاوت می‌کند، تعداد زنبورهایش با هم متفاوتند؛ اما همگی یک ویژگی دارند که ملکه‌شان یکی است. یعنی هر کندویی، یک ملکه در آنِ واحد، بیشتر ندارد. این خودش هم از داستان‌های جالب زنبورهای عسل است. یعنی زنبور عسل، موقعی که تولید مثل می‌کند و اضافه می‌شود، یکی از ملکه‌ها خارج می‌شود و یا ملکه قبلی و یا ملکه جدید، به همراه گروهی از زنبورها خارج می‌شود و سعی می‌کند که جای دیگری کندوی خودش را بنا کند. کار در بعضی از مقاطع، مخصوصا زمانی که جریان عسل شکل گرفته است و جمع‌آوری باید شود، بسیار انرژی‌بر است و کار ظریفی است و کاری است که خیلی هم روی نیروی انسانی تمرکز دارد. یعنی نیاز است که نیروی انسانی زیادی درگیرش شود. خانواده آقای شریفی‌نیا به شکل گروهی، همه با هم در این مقاطع می‌آمدند و با هم کار را انجام می‌دادند. یعنی یک مراسمی‌ باید اتفاق بیفتد به اسم پولک‌زنی. یعنی زنبورهای عسل، موقعی که جریان عسل شروع می‌شود و آنها را در کندو قرار می‌دهند، آن را با یک موم، می‌پوشانند که حالت کنسروی داشته باشد و عسل بتواند برای درازمدت، بماند. موقعی که این عسل را دارند جمع‌آوری می‌کنند، باید این لایه را خیلی آهسته و با استفاده از یک وسیله‌هایی (که اتفاقا اینجا هم داریم، ابزار تیزی است که وسیله پولک‌زنی است) باید روی این کندوها برداشته شود. خود این، یک فرایندی است که هم دقت می‌خواهد و هم بهداشت و نظافت در آن مهم است. خانواده شریفی‌نیا همه با هم، این کار را انجام می‌دهند. مثلا پدرشان کار رنگامیزی کندوها را انجام می‌دادند و خاله‌ها درگیر کار بودند و همه با هم سعی می‌کردند که این کار را انجام دهند. ایشان در سال 98 ازدواج می‌کنند و خیلی اتفاقی با یکی از دخترخاله‌هایشان هم ازدواج می‌کنند.

مجری: کندوهای زنبور عسل، موجب وصلت و امر خیر شدند.

صفری: کارشان آهسته آهسته توسعه پیدا می‌کند. یعنی الان نزدیک 200 کندو دارند و همسرشان هم در پرورش زنبورهای عسل، خیلی جدی درگیر هستند و مشغول به کار هستند و برادرشان هم کنار ایشان دارند پرورش زنبور عسل می‌دهند. کل خانواده شریفی‌نیا انگار دارند با هم این کسب و کار را می‌چرخانند. نکته خیلی خاص و متمایزکننده‌ای است.

صحبت صفری با دوربین:

اجازه بدهید همین ابتدای کار، با هم یک سفری در زمان داشته باشیم. چند سال پیش، حادثه خوزستان، خاطرتان هست؟ خیلی از خانه‌ها را و خیلی از شهرها را آب گرفته بود. حادثه‌ای که برای خیلی از ما خاطرات بدی را به یاد می‌آورد. اما وسط همین سیل و وسط همین بحبوحه، یک اتفاقاتی افتاد که خیلی در شبکه‌های اجتماعی سروصدا کرد. عکس‌ها و فیلم‌هایی از افرادی منتشر شد که دست به دست هم داده بودند و جلوی سیل را گرفته بودند. اهالی یک روستا که مانع ورود آب به روستایشان شده بودند؛ با گونی‌های پر از خاک و با هر ماده‌ای که به دستشان رسیده بود. بارها و بارها ما از این مثال‌ها شنیدیم و یا دیدیم‌شان. مثلا کشاورزهایی را دیدیم که دست به دست هم دادند تا محصولاتشان را درو کنند. ابتدا آن زمینی که محصولش زودتر می‌رسد، آن را درو کردند و بعد زمین بعدی و زمین بعدی. وقتی این اتفاق می‌افتد، همه‌ی جمع، توانشان ارتقا پیدا می‌کند. همه‌ی این مثال‌هایی که من خدمت شما عرض کردم، مصادیقی از همیاری اجتماعی هستند. ولی وقتی در مورد همیاری اجتماعی با شما صحبت می‌کنم، دارم در چه موردی صحبت می‌کنم؟ همیاری اجتماعی، یعنی همه با هم، با تعاون هم، با دست به دست هم دادن و با اتکا به ظرفیت‌های خودمان، مسائلمان را حل کنیم. یعنی اینکه هر کسی یک گوشه‌ای از کار را بگیرد و همه با هم یک مساله را حل کنیم. یادمان باشد که در همیاری اجتماعی، توان جمع، خیلی فراتر از مجموع توان تک تک اجزاست. این همان موضوعی است که به آن سینرژی یا هم‌افزایی گفته می‌شود. یک به اضافه یک، در این شرایط، دیگر دو نمی‌شود؛ بلکه خیلی بیشتر می‌شود. این اتفاقی که ما در روستاهای مختلف کشور هم داریم می‌بینیم؛ مثلا در بوشهر، اهالی یک روستا دور هم جمع شدند و با هم مسجد ساختند و مدرسه را تجهیز کردند و یا اینکه کارهای خیلی بزرگی در روستایشان انجام دادند. همه اینها مصادیق همیاری اجتماعی است. بخاطر داشته باشید که این اتفاقات، اگر قرار بود که این افراد به تنهایی کارها را جلو ببرند رخ نمی‌داد. بگذارید برگردیم به همان مثال نخست. اگر قرار بود اهالی روستا به تنهایی جلوی ورود آب را به خانه خودشان بگیرند، آیا موفق می‌شدند؟ این همیاری و این کار گروهیِ این افراد بود که موجب موفقیت‌شان شد. ما انسان‌ها موجوداتی اجتماعی هستیم که برای تامین نیازهایمان نیاز داریم که با هم، همکاری داشته باشیم. ریشته همیاری اجتماعی هم در همین پیوندهای اجتماعی است. همیاری اجتماعی، نوشدارویی است برای خیلی از مسائل و مشکلات ما. خیلی وقت‌ها لازم نیست که منتظر کمک بیرونی باشیم. خودمان می‌توانیم دست روی زانوهای خودمان بگیریم و مساله را حل کنیم. برای مثال، در یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان، اهالی، دست به دست هم دادند و مساله آسفالت خیابان و مساله اصلاح آبیاری و خیلی از کارهای مختلف دیگر را با هم حل کردند. اینها همه مصادیقی هستند از اینکه همیاری اجتماعی، چطور می‌تواند زندگی ما را بهتر کند. البته لازمه همیاری اجتماعی، این است که آدم‌ها دور هم جمع شوند. به گروهی از این آدم‌ها که دور هم جمع شدند و با هم یک سنخیتی دارند و با هم یک همّی ‌دارند، کانون گفته می‌شود. در واقع یک کانون همیاری اجتماعی، کارکردهای مختلفی برای اعضایش دارد. برای بعضی‌ها دور هم جمع کردنِ اعضای یک خانواده است. برای بعضی‌ها دور هم جمع کردنِ اهالی یک محل است. اما همه آنها قصد دارند تا از این توانِ جمعی برای حل مشکلاتشان استفاده کنند. این کانون‌های همیاری اجتماعی، بستری هستند که ما دوباره فرهنگ‌های گذشته و فطرت خودمان را بازیابی کنیم. مساله‌ای که به ما کمک می‌کند تا توان جمع را برای حل مشکلاتمان به کار بگیریم. همیاری اجتماعی، همان مساله‌ای است که این روزها می‌تواند خیلی به ما کمک کند. اگر همه ما دست به دست هم بدهیم و به دل مشکلات بزنیم، به نظر می‌آید که خیلی از مسائل، حل خواهد شد.

ادامه بحث:

مجری: آقای شریفی‌نیا، معنی مراسم پولک‌زنی را بفرمایید و اینکه خیلی مراسم، برای ما شیرین شد؛ چون باعث وصلت شد.

شریفی‌نیا: شاید همه ما (اگر آشنایی با ساختار داخلی کندوی زنبور عسل نداشته باشیم) فکر کنیم که یک کندویی هست که در تصاویر و تلویزیون دیدیم و جبعه‌ای است و یک لیوان در داخل کندو می‌گذاریم و عسل برمی‌داریم. اما به این صورت نیست. شهدی که زنبور عسل از روی گل‌ها در صحرا جمع می‌کند، خیلی رقیق است و می‌شود گفت بین 50 تا 70 درصد، رطوبت دارد. زنبورها این را داخل کندو می‌آورند و شب‌ها که دیگر امکان چراگری برایشان نیست، شروع به تغلیظ این می‌کنند. یعنی این را مجددا داخل بدن خود می‌نمایند و سعی می‌کنند با تولید حرارت در داخل کندو و بال زدنشان، رطوبت این عسل را کم کنند تا به جایی برسد که دیگر اسمش شهد نیست، بلکه عسل است و باید این رطوبتِ 70 درصدی را به زیر 20 درصد برسانند که در ایران به صورت متوسط، 18 درصد رطوبت است و قابل قبول است. بعد از اینکه زنبورها این عسل و این شهد را به این رطوبت مورد نیاز رساندند، یعنی به 18 درصد، این عسل را داخل آن حجره‌های شش ضلعی که همه ما دیدیم در ساختار کندو ذخیره می‌کنند. بعد از اینکه آن حجره پر شد، یک لایه مومی ‌نازکی به اسم پولک را روی آن حجره می‌زنند و حجره را به نوعی کاملا پلمپ می‌کنند تا از ورود هوا جلوگیری شود و یک نوعی یک مدل کنسروسازی است. عسل را برای مصرف خودشان در زمستان ذخیره می‌کنند. ما که این عسل را برداشت می‌کنیم و یک قاب کامل عسل را برداشت می‌کنیم، برای اینکه عسل را از این دانه دانه حجره‌های شش ضلغی، خارج کنیم، باید اول آن پولکی که روی این قاب‌ها هست را بتراشیم. روش‌های مختلفی هست؛ با استفاده از چاقو و چنگال‌های پولک‌زنی و دستگاه‌هایی هست برای این کار که سرعت را بالا می‌برد. اما چیزی که مرسوم هست و معمولا همه به این روش، پولک‌زنی را انجام می‌دهند، استفاده از چنگال پولک‌زنی است. ما اینجا چنگالی هم برایتان آوردیم که چنگال پولک‌زنی است. به این صورت است. مدل‌های مختلفی دارد. یک سری مدل‌ها هستند که فقط چنگال‌هایی از اینجا بیرون آمده است و به این صورت اگر این قاب باشد، ما آن پولک را برمی‌داریم. در این مدل، به صورت کششی است؛ از بالا روی آن شش ضلعی‌ها کشیده می‌شود تا آن پولک برداشته شود. چون اگر آن پولک برداشته نشود، وقتی این قاب را داخل دستگاه عسل‌گیر یا اکستراکتور بگذاریم، این عسل، خارج نمی‌شود. آن لایه نازک مومی ‌توسط زنبور عسل، به حدی محکم و قوی چسبانده شده است که شما هر چقدر هم نیروی دستگاه را زیاد کنید، ممکن است قاب، کلا پاره شود اما آن عسل از آنجا خارج نمی‌شود. بنابراین برای عسل‌گیری، حتما باید این پولک‌زنی را انجام دهیم. شاید یک سوالی برایتان پیش بیاید که چرا قبل از اینکه پولک‌زنی را انجام دهد، برنمی‌داریم. ما باید این اجازه را به زنبور بدهیم که عسل را برساند. اگر قبل از اینکه پولک‌زنی را انجام دهد، عسل را برداریم، یعنی آن رطوبت عسل، رطوبت مورد نیاز ما نیست و امکان خراب شدن و ترش شدن عسل وجود دارد. پس باید حتما بعد از اینکه قاب، پولک زده شد، آن را از داخل کندو برداشت کنیم.

صفری: اگر موافق باشید این سوال را از خانم یاراحمدی بپرسم که این فرایندی که توضیح دادند، کار سختی است؟ یعنی برداشتن این پولک‌ها کار زمان‌بری است؟ چقدر انرژی می‌برد؟

یاراحمدی: اگر تعداد کندوها کم باشد، قاعدتا تعداد قاب‌ها هم کمتر است. ولی الان خدا را شکر به قدری زیاد شده است که ما نزدیک پنج شش نفر اعم از خاله‌هایم و مادرشوهرم و خودمان همه تقریبا یک هفته از صبح تا شب درگیرش هستیم که این پولک‌ها را برداشت کنیم و ایشان داخل دستگاه می‌گذارند و عسلش خارج می‌شود و دوباره این برگه‌ها و قاب‌ها را در کندوها می‌گذارند. زنبورها داخل حجره‌ها را تمیز می‌کنند و دوباره شروع می‌کنند به جمع کردن عسل یا بقیه کارهایی که احتیاج دارد انجام دهند را خود زنبورها انجام می‌دهند.

مجری: آقای صفری در صحبت‌هایشان اشاره کردند که تلقیح مصنوعی ملکه داریم. درست است؟ توضیح می‌فرمایید؟

شریفی‌نیا: در زنبورستان و در زنبورداری، کندوهایی که در حال حاضر دارید، مثل یک قالب یخ است که در دست شماست. یعنی ژنتیک، همان قالب یخ است. کیفیت کندوها و زنبورهایتان را باید هر سال، حفظ کنید و ارتقا دهید. برای این کار، به این بحث تکنیک تلقیح مصنوعی نیاز داریم. ملکه جدیدی که به دنیا می‌آید، برای اینکه وظیفه خودش را در کلونی بتواند انجام دهد و ملکه بتواند تخم‌گذار شود، نیاز دارد به اینکه عمل جفت‌گیری را انجام دهد که خب این عمل، در زنبور عسل با سایر حیوانات، بسیار متفاوت است. برای این کار، ملکه به خارج کندو پرواز می‌کند و در این پرواز، با تعدادی زنبور نر که معمولا از هشت تا 15 مورد گفته می‌شود، عمل را انجام می‌دهد و به داخل کندو برمی‌گردد. با همین یک بار، ملکه تا 5 سال می‌تواند تخم‌ریزی را انجام دهد. یعنی تا پایان عمر خودش می‌تواند تخم‌ریزی را انجام دهد. عمر اقتصادی ملکه معمولا دو سال در نظر گرفته می‌شود و بعد از آن، حذف می‌شود. ما اینجا یک ملکه‌ای را داریم که رفته است و برگشته است و مشغول تخم‌ریزی است. این کندوی ما عملکرد خیلی خوبی هم دارد. اما آن چیزی که هست این است که ما نمی‌توانیم از این ملکه، بچه بگیریم. شدنش می‌شود؛ اما تضمینی نیست که ما ببینیم که حتما این کیفیت خوبش را می‌تواند به دخترهای خودش انتقال دهد یا خیر. اینجاست که بحث تکنیک تلقیح مصنوعی وارد کار می‌شود که دیگر به‌روزترین علم دنیاست و انتهای بحث تکنولوژی در زنبور عسل است که ما بتوانیم با این تکنیک تلقیح مصنوعی، ملکه‌هایی را تولید کنیم که بخش پدری آنها کاملا مشخص هست و شناسنامه‌دار هستند و آن ملکه‌هایی که به وسیله این تکنیک، تولید می‌شود تمام دخترهایش پتانسیل تبدیل شدن به یک ملکه خوب و با کیفیت را دارند. ما می‌توانیم از دخترهای آن، ملکه‌هایی پیوند بزنیم. لوازمی‌ که برای پیوندزدن هم هست را اینجا آوردم. با این عمل پیوندزدن، می‌توانیم ملکه‌هایی را تولید کنیم که ضامن حفظ کیفیت ژنتیکی ما در نسل‌های آینده باشند و هر سال، این کار را برای خودمان تکرار کنیم.

صفری: حداقل برای خیلی از ما زنبور، یک موجود شگفت‌انگیز است. یعنی پر از رمز و راز و ویژگی‌های عجیب و غریب است. در این مدتِ کار، آیا یک نکته خاص و یک ویژگی عجیب از زنبور هست که خیلی کوتاه بخواهید بفرمایید؟

شریفی‌نیا: زنبور عسل، یک موجود واقعا اسرارآمیز است. یعنی از کار کردن با این موجود، لذت می‌برید. زنبورداری که سی سال و یا چهل سال هم تجربه دارد، باز هم می‌گوید که یک چیز جدیدی را از زنبور عسل متوجه شدم؛ یا امسال یک کار دیگر انجام می‌دهم؛ و یا این تجربه را به دست آوردم و سال بعد اِعمال می‌کنم. یعنی بحث زنبورداری و زنبور عسل، انتها ندارد. زنبور عسل، یک موجودی است که چند گره عصبی دارد و یک طناب عصبی. یعنی مغز توسعه یافته‌ای به آن صورت ندارد؛ اما چطور می‌تواند کارهای خودش را روی اصول و با آن نظم و ترتیبی که دارد انجام دهد؟! زنبور عسل تفاوت دمای دو دهم درجه را متوجه می‌شود. یعنی اگر دما از 31 بشود 31.2 متوجه می‌شود و شروع می‌کند به کار کردن که حالا آن دما را یا بالا ببرد یا پایین ببرد.

صفری: برای خودم و فکر می‌کنم برای خیلی‌ها زنبور عسل، یک موجود شگفت‌انگیز است. یعنی موجودی که ویژگی‌ها و قابلیت‌های خیلی خاصی دارد. از همین خانه‌های شش ضلعی ساختن که کلی رمز و راز، پشت سرش دارد و کلی ریاضیدان‌ها را درگیر کرده است که این بهینه‌ترین حالت ممکن برای ساختن است تا موارد دیگر. سوال من به طور خاص، این است که شما در این بازه چند ساله‌ای که مشغول پرورش زنبور عسل هستید، چه ویژگی خاص و چه نکته خاصی در زنبور عسل دیدید؟

شریفی‌نیا: زنبور عسل یک موجود واقعا شگفت‌انگیز و اسرارآمیز است. اگر بخواهید در این موجود ریز شوید متوجه می‌شوید که به آن صورت، مغز توسعه یافته‌ای ندارد. اما خیلی دقیق است. این همیشه برای من سوال بود که چطور زنبور عسل می‌تواند با این مغز کوچک و با این یک رشته طناب عصبی به این ظرافت و به این زیبایی و به این دقت، کار خودش را پیش ببرد. حجره‌های شش ضلعی که شما فرمودید با چه دقتی ساخته می‌شوند؟ اصلا چرا باید شش ضلعی باشد؟ و اینکه چقدر زنبور عسل می‌تواند محیط خودش را پیش‌بینی کند. حتی بعضی وقت‌ها بحث می‌شود که زنبور عسل قابلیت پیش‌بینی آب و هوا را هم دارد که می‌تواند پیش‌بینی کند که فردا یا پس فردا با توجه به رطوبت هوا چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ زنبور عسل روی شاخک‌های خودش یک سری سنسورها دارد. یعنی شاخک‌های خودش بندبند هستند و هر کدام از این بندها یک سنسور هستند. سنسور تشخیص کربن دی اکسید و سنسور تشخیص نور و سنسور بویایی و می‌تواند در محیط کندو که تاریک است (درب که بسته می‌شود کاملا تاریک است) در این محیط تاریک، با استفاده از این شاخک‌ها کامل متوجه می‌شود که داخل هر حجره چه خبر است و در داخل هر حجره‌ای چه لاروی هست و لاروش چقدر سن دارد. تغییرات دمایی را انسان‌ها حدودا در دو تا سه درجه متوجه می‌شوند؛ ولی زنبور عسل، می‌تواند تا دو دهم درجه تغییر دما را متوجه شود و روی آن عمل انجام دهد که اگر دما کم شده است، دما را افزایش دهد و یا برعکس. خودش یک سیستم تنظیم دما و رطوبت را داخل کندو اعمال می‌کند و همیشه آن هوای داخل کندو یک چیز ثابتی است و زنبور، سعی می‌کند آن را ثابت نگه دارد.

مجری: فکر کنم برای خیلی از مخاطبین که دارند حضور شما را در عصر شیرین می‌بینند این سوال به وجود آمده باشد که بالاخره عسل خوب، چه ویژگی‌ای دارد؟ شکرک بزند یا نزند و غلظتش به چه شکل باشد و شیرینی‌اش چقدر باشد؟

شریفی‌نیا: متاسفانه یک سری مطالب در فضای مجازی پخش شده است که حتی سایت‌های خیلی معتبری هم این را دامن می‌زنند که نحوه شناسایی عسل طبیعی از عسل مصنوعی را تبلیغ می‌کنند. حتما شما شنیدید. اینکه عسل را بگیرید بالا که کِش بیاید و عسل را بسوزانید و روی خاک بریزید و شکرک هم که بحث جدایی دارد؛ عسل را اگر در فریزر بگذارید و شکرک بزند، طبیعی است و امثالهم! متاسفانه هیچکدام از اینها مبنای علمی‌ دقیقی ندارد. یعنی ما نمی‌توانیم با این آزمایش‌ها متوجه شویم که این عسل، طبیعی هست یا خیر.

مجری: پس چه کاری انجام دهیم؟

شریفی‌نیا: در درجه اول، اگر بخواهم خیال شما را راحت کنم، این است که عسل خوب را از زنبوردار خوب بخرید و از فرد خوب بخرید. اینطور، خیال شما راحت می‌شود. در درجه دوم، شما می‌توانید بحث آزمایش را داشته باشید. خود بحث آزمایش هم اینطور است که در آزمایشِ عسل، که انجام می‌دهیم، چندین فاکتور باید بررسی شود و نباید یکی از آن فاکتورها معیار ما باشد. مثلا ساکاروز که درصد قند عسل را می‌گویند که مثلا اگر زیر 5 درصد باشد طبیعی است؛ یک سری عسل‌ها را داریم که عسلِ صد در صد طبیعی هستند؛ اما ساکاروزشان حدود 12 درصد است. بخاطر آن شهد خاصی است که زنبور عسل از روی آن گیاه، می‌آورد. ساکاروز باید در کنار سایر پارامترهایی که آزمایشگاه به ما می‌دهد و نه هر آزمایشگاهی، بلکه آزمایشگاهی که کارش شناسایی کیفیت عسل هست، مورد توجه باشد؛ مثلا در کنار آزمایش کرولین عسل و دیاستاز عسل و اچ ام اف یا هیدروکسیم متیل فورفورال عسل در کنار هم باید سنجیده شود و تشخیص دهیم که آیا عسل خوبی را داریم یا نه. اما این برای یک فردی که می‌خواهد از یک مغازه، عسل بخرد، شاید امکانش نباشد.

مجری: پس باید سراغ کندودار خوب برویم.

شریفی‌نیا: دقیقا. عسل خوب را از زنبوردار خوبی که دارد عسل تولید می‌کند تهیه کنید. این بهترین راه و مطمئن‌ترین راه است.

صفری: یک سوال تخصصی در حوزه کسب و کار هست؛ در داستان شما شنیدیم که بارها چند مرتبه از یک تامین مالی ارزان و آسان استفاده کردید. سوالم این است که در راه‌اندازی کسب و کار و در توسعه کسب و کار، این تامین مالی‌ها چقدر می‌تواند کمک کند؟ بحث آسان بودنش و ارزان بودنش چطور می‌تواند در توسعه کسب و کار به آن کارآفرین، کمک کند و مسیرش را تسهیل نماید؟

شریفی‌نیا: چیزی که برای خودم اتفاق افتاد این بود که برای توسعه کارم، خیلی دنبال این تامین مالی و سرمایه در گردش بودم. خیلی جاهای مختلفی سر زدم و متاسفانه سودهای بالا و ضد تولید می‌خواستند. یعنی اگر می‌خواهید تولید کنید و اگر می‌خواهید از یک کسب و کاری که می‌خواهد دست و پا بگیرد و شکل بگیرد و بزرگ شود حمایت کنید، این سودها صحیح نیست و لذا نباید سمت این چیزها برویم. خودم شرایطش برایم پیش آمد که بتوانم از اینها استفاده کنم؛ اما وقتی نشستم و حساب و کتاب کردم، دیدم در نهایت، چیز خاصی عاید من نمی‌شود؛ فقط چند سال، عمرم را تلف کردم و یک کاری انجام دادم و یک پولی را درآوردم و به یکی دیگر دادم. چیزی برای من نمانده است. خود من همیشه می‌گویم اگر قرار است ما حمایتی از کسب و کار کنیم، باید دنبال به وجود آوردن یک سری تسهیلات با سود کم و قرض‌الحسنه و با اطمینان از اینکه آن منبع، قرار است در جای درستش مشخص شود، باشیم. نه اینکه بگوییم همیشه اینطور خوب پیش برود. بالاخره در هر کاری پیش می‌آید که ارزان‌قیمت را می‌گیرند و خلافش عمل می‌کنند.

مجری: یک خاطره را می‌فرمایید؟

یاراحمدی: وقتی اسم کندوی زنبور عسل و عسل که می‌آید، اولین چیزی که به نظر ما از آن برداشت می‌شود، همین عسل است؛ که البته این اشتباه است. زنبور عسل، خیلی محصولات متنوع و گسترده و بیشتری از عسل می‌تواند داشته باشد که ارزش‌افزوده بسیار بالاتری از عسل هم دارند. یکی از این محصولات، همین پرورش ملکه است. ملکه پرورش داد و به زنبوردارهای دیگر فروخت. مورد بعد، قره موم هست که روی میز قرار دارد. قره موم، آنتی بیوتیک طبیعی زنبور عسل است که با اینها مسیر ورود و خروج زنبورها داخل کندو را با یک لایه می‌زنند و داخل حجره‌ها را با این‌ها ضدعفونی می‌کنند. محصول بعدی، ژل رویال است که اسمش را هم شنیده‌اید و محصول بعدی هم می‌‌تواند زهر زنبور عسل باشد؛ یک دستگاهی جلوی ورودی کندوها قرار می‌گیرد و زنبورها وقتی می‌خواهند وارد کندو شوند، یک شوک الکتریکیِ ریز به بدنشان وارد می‌شود و زهرشان را روی یک شیشه می‌ریزند که بعدا تراشیده می‌شود و ارزش‌افزوده بسیار بالایی دارد. حتی یک گرمش در بازار‌های خارجی، حدود 100 دلار، خریداری می‌شود.

برچسب ها: تعالی اجتماعیدانشگاه توسعه اجتماعی رسالترساگفتعصرشیرینکسب و کار خرد خانگینهاد مردمی رسالت
پست قبلی

عصر شیرین- قسمت ششم- خانم یاراحمدی

پست‌ بعدی

عصر شیرین- قسمت هشتم- خانم نیکخواه

رضا ایمانی

رضا ایمانی

هدف من تعالی اجتماعی است

پست های مرتبط

دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت
عصر شیرین (گفتگو)

عصرشیرین- قسمت یازدهم – خانم حسین زاده کارخانه قالی

دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت
عصر شیرین (گفتگو)

عصرشیرین- قسمت دهم – خانم محمود وند

دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت
عصر شیرین (گفتگو)

عصر شیرین- قسمت نهم- خانم حسین زاده

دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت
عصر شیرین (گفتگو)

عصر شیرین- قسمت هشتم- خانم نیکخواه

عصر شیرین- قسمت ششم- خانم یاراحمدی
عصر شیرین (گفتگو)

عصر شیرین- قسمت ششم- خانم یاراحمدی

عصر شیرین- قسمت پنجم- خانم قادری
عصر شیرین (گفتگو)

عصر شیرین- قسمت پنجم- خانم قادری

پست‌ بعدی
دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت

عصر شیرین- قسمت هشتم- خانم نیکخواه

لطفاَ برای وارد شدن به گفتگو وارد شوید

  • پرطرفدار
  • دیدگاه‌ها
  • اخیرا

مسابقه بزرگ 4001 ( وام قرض الحسنه بدون کارمزد)

کانون‌ همیاری اجتماعی

موکب رسالت آسمانی حاج قاسم شهید – اربعین تا اربعین

دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت رساگفت

حضور حاج آقا حسین زاده، راهبر نهاد مردمی رسالت در برنامه عیار

داستان توسعه روستایی ایران چگونه آغاز شد؟

داستان توسعه روستایی ایران چگونه آغاز شد؟

درباره کتاب روایت یک رویش

درباره کتاب روایت یک رویش

موکب رسالت آسمانی حاج قاسم شهید – اربعین تا اربعین

مسابقه بزرگ 4001 ( وام قرض الحسنه بدون کارمزد)

سنت، لازمه صنعت (بخش اول)

سنت، لازمه صنعت (بخش اول)

ایرانِ سربلند و پایدار (بخش اول)

ایرانِ سربلند و پایدار (بخش اول)

تجربیات توسعه محلی در جزیره قشم

تجربیات توسعه محلی در جزیره قشم

جریان‌شناسی توسعه رفاه و فقر در تاریخ معاصر ایران

جریان‌شناسی توسعه رفاه و فقر در تاریخ معاصر ایران

درباره ما

رساگفت رسانه خبری تحلیلی دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت است. مجموعه خبری تحلیلی رساگفت رسانه ای برای اندیشه ورزان حوزه پیشرفت و تعالی اجتماعی است که تلاش دارد با مطالعه،پژوهش ، مستند سازی، مدیریت دانش و برگزاری جلسات گفتمانی با حضور اندیشه ورزان ، اساتید دانشگاه و صاحبنظران حوزه های حکمرانی و توسعه مسیر پیشرفت را روشن تر از پیش ترسیم کرده و راهکار‌هایی سازنده و عملی پیش روی مسیر پیشرفت انقلاب قرار دهد.

دسته‌ها

کتابخانه دانشگاه توسعه اجتماعی رسالت

ما را دنبال کنید

رویدادهای جدید

سنت، لازمه صنعت (بخش اول)

سنت، لازمه صنعت (بخش اول)

ایرانِ سربلند و پایدار (بخش اول)

ایرانِ سربلند و پایدار (بخش اول)

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • تعالی اجتماعی
    • قرض الحسنه
    • کارآفرینی اجتماعی
    • همیاری اجتماعی
  • توسعه
    • الگوهای توسعه
    • تجربیات توسعه
    • نظریات توسعه
    • جریان شناسی توسعه در ایران
    • معرفی کتاب
  • در قاب سیما
    • تک برنامه
    • مجموعه برنامه
  • درباره ما
    • تماس با ما

خوش آمدید!

یا

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید