به گزارش «رساگفت»: کتاب «داستان نانوتروا»، نوشته سید مجتبی قافله باشی و سعید حسین رفیعی است که انتشارات الگونگار پیشرفت، آن را در قطع وزیری به چاپ رسانده و نسخه الکترونیک آن هم در طاقچه موجود میباشد. تروای این داستان، مرزهای تخیل را درنوردیده تا دارو در پوششی تروجان گونه، وارد قلعه تودههای بدخیم شده و آنها را از درون فراپاشد. کارهایی بزرگ در دل کارهای بزرگتر به خوبی در این داستانها دیده میشود؛ وقتی دکتر محمود رضا جعفری در مسیر ساخت داروی ایرانی ضدسرطان، داروی ضد سالَک را ساخت و موجب کاهش دردها و آلام بیماران ایران و بیماران کشورهای فقیر شد.
شخصیت اصلی داستان تروا، دکتر جعفری است که در سال 61 دیپلم ریاضی فیزیک گرفت اما در کنکور تجربی هم شرکت کرد. در رشته داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مقدس قبول شد و شش سال بعد، درسش به پایان رسید. اما مکدر و ناراحت از انجام فقط یک کارِ روتین، زیرا میخواست کاری ارزشمندتر انجام دهد. بعد از مدتی، دکترای عمومی و نهایتا دکترای تخصصی را به اتمام رساند و چند ماه هم در اواخر جنگ به جبهههای نبرد حق علیه باطل در پاوه در بیمارستان صحرایی شتافت. بعد از جنگ، پیگیر بورسیه خارج از کشور شد. افکار بلندپروازانهاش از جایی خیلی اوج گرفت که رویکرد دارورسانی هوشمند به تازگی مطرح شده بود. حالت سنتی دارورسانیِ اینطور است که در بدن، پخش میشوند و بخشی از آن به هدف میرسند و بخشی دیگر، غیرمرتبط هستند، پس عوارض جانبی دارند. اما دارورسانیِ هوشمند، گاهی حتی در حد نانو است و در کیسهای قرار میگیرد که فقط به هدف مورد نظر میرسد و بعد، آزاد میشود.
از تهران تا ساسکاتچوان
بورسیه دکتر جعفری در کانادا پذیرفته شد و برای یک دوره چندساله تحصیلی، به همراه همسرش به کانادا برای تحصیل در دانشگاه ساسکاتچوان رفت. او بعد از 5 سال، تصمیم گرفت که به ایران برگردد. در حالی که دو بار، برنده جایزه دانشجویی شرکت پارک دیویس، یکی از شرکتهای تابعه فایزر، شده بود .
بعد از بازگشت، وقتِ دکتر برای گیرودارهای اداری برای رسیدن به اهداف بلندش، تلف نشد و از همان ابتدا کار را بر روی ساختن واکسن ضد سالَک شروع کرد. سال 1383 با ستاد نانو آشنا شد، ستادی که میتوانست دریچههای جدیدی به روی وی بگشاید و از گیرودارهای اداری دولتی به دور بود. این ستاد نانو با توجه به بودجهای که داشت، تلاش کرد طرحها را محدود، اما به ترتیبِ اولویت، حمایت کند؛ لذا طرح مقابله با سرطان را در اولویت گذاشت. سرطان، عامل 13 درصد مرگ و میر کشور است. 70 درصد بودجه که 4.5 میلیارد تومان بود، به این طرح اختصاص داده شد.
در مسیر نابودی سرطان
دکتر جعفری بعد از اینکه ریاستها و معاونتهایی را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد داشت، برای پسادکتری با وسواس فراوان به دنبال دانشگاهی معتبر بود تا اینکه دانشگاه معتبر کالیفرنیا در سانفرانسیسکو را انتخاب کرد و یک سال در آن دانشگاه، عمیقتر نمودن آموختههای خود را رقم زد. دورخیز او، تجاریسازی داروی ضدسرطان بود و کمک به بیمار ایرانی که دارو در داخل کشور، تهیه شود زیرا قیمتهای چند صد دلاری داشت. دکتر، سال 1387به ایران برگشت و با پشتوانه 15 سال تجربه و پژوهش، تحقیقات چند ماهه را شروع کرد و بالاخره داروی آزمایشگاهی ضد سرطان را ساخت.
ریل سبحان انکولوژی
اولین بن بستِ بسیار قوی، پیش روی دکتر جعفری قد علم کرد. بزرگترین شرکت دارای زیرساخت داروی ضد سرطان کشور به اسم سبحان انکولوژی، بعد از تغییر مدیرعامل و اعضای هیات مدیره، دست رد به پروپزال دکتر جعفری زد. دکتر جعفری به تحقیقات و ارائه کنفرانسها ادامه داد تا اینکه یکی از همکلاسیهای دوره دکتری که حرفهای او را خوب میفهمید را در کنفرانسی دید. این دوست قدیمی، ادعاهای دکتر جعفری را پذیرفت و موضوع را به دبیر ستاد توسعه فناوری نانو انتقال داد. بدون بروکراسی، مراحل، طی شد و ادعاهای دکتر جعفری شنیده شد و پذیرفته گردید و 50 میلیون بابت نسخه آزمایشگاهی به وی تخصیص داده شد. ستاد نانو هم پشت کار را گرفت. این اولین تجربه ستاد نانو در توسعه یک فناوری دارویی بود.
لذا یک بار دیگر با سبحان انکولوژی، این مبحث مطرح شد و این بار، سبحان انکولوژی این طرح را پذیرفت. البته حمایت سبحان انکولوژی در حد امکانات سخت افزاری بود؛ چون از نظر مالی، مشکلات زیادی داشتند.
ستاد نانو پیشگام شد و حتی قرار شد حقوق سبحان انکولوژی (کارکنانش) هم که در این امر داروسازی دخیل هستند توسط سبحان انکولوژی انجام نشود. فقط قرار شد از زیرساختهای آنها استفاده شود و درصدی از فروش هم به آنها داده شود. لازم به ذکر است که شرکت سبحان انکولوژی، بیش از 100 میلیارد تومان تا آن زمان برای خرید زیرساختهایشان هزینه کرده بودند. این اتفاق برای شرکت سبحان انکولوژی، خیلی فرخنده بود؛ چرا که تا پیش از این به سان مسافرکشی بودند که با خودرویی بسیار گرانقیمت، مسافرکشی میکنند.
همه علیه تومور
دارو ساخته شد و با تستهای بسیار سنگینی که پشت سر گذاشت، در مهر 1390 بود که وزارت بهداشت، مجوز دارو را صادر کرد و با حضور رییس جمهور، پنج دستاورد در حوزه فناوری نانو، رونمایی شد که در این بین، داروی سینادوکسوزوم، مهمترین و فناورانهترین محصول معرفی شد. ابتدا که دکتر جعفری شروع به کار ساخت دارو کرد، برآوردها عدد 50 میلیون تومان را نشان میداد؛ اما رفته رفته عدد به حدود 10 برابر رسید. البته داروی خارجی 700 هزار تومان و داروی ایرانی ساخته شده 190 هزار تومان بود که 90 درصد آن را نیز بیمه پرداخت میکرد. بنابراین داروهای خارجی از نظر قیمت، غیرقابل رقابت با داروی ایرانی بودند.
بازگشت به زندگی
با تلاشهای مجدانه دکتر رضایت، دکتر جعفری و خانم دکتر قمی بود که دارویی که ساخته شده بود به چهار بیمار بسیار بدحال تزریق شد و نتایجش هم بسیار درخشان و ماننده نمونههای خارجی بود. اما از آنجایی که باید بخشی از داروها از خارج خریداری میشد، شرکت تولیدکننده، لیسانس را به جانسون اند جانسون فروخت و در کل دنیا ارائه دارو کاهش یافت و لذا طرح در حد همان چهار بیمار، متوقف ماند.
از ایران تا سوریه
دکتر جعفری، خیلی درگیر اجراییات شده بود و باید فکری میشد که ایشان، بیشتر، درگیر تحقیق و توسعه شود. از طرف دیگر، خانم دکتر قمی، روحیه اجرایی داشت و به کمک پدرش، کارخانه ظروف پلاستیکی نشاستهای را تاسیس کرد. چرا که دغدغه محیط زیست را داشت و ظروف پلاستیکی معمولی، هم سرطان زا بودند و هم 700 سال در طبیعت میماندند. ولی ظروف نشاستهای بعد از شش ماه جذب میشدند و حتی به حاصلخیزتر شدن خاک نیز کمک میکردند.
بنا به دلایل مختلف، کارخانه خانم دکتر قمی تعطیل شد. ایشان جایگزین مناسبی برای دکتر جعفری به حساب میآمد اما از ابتدا مدیرعامل نشد؛ بلکه قائم مقام مدیرعامل گردید و بعد از مدتی که از قائم مقامی ایشان میگذشت، شرایط شرکت، بهتر شد و برای اولین فروش جدی شرکت، شرایط، فراهم آمد.
فروش شرکت، خیلی بهتر شده بود و حتی در مقطعی کوتاه، صادراتی به کشور سوریه داشتند.
غیرمترقبه
اتفاقات غیرمترقبه این بود که یک شرکت بازاریابی، وعدههای توخالیای به اکسیر نانوسینا داده بود و کار به کشاکش حقوقی و حتی دادگاه رسید. همچنین مقالهای که چند نفر ایرانی و خارجی نوشته بودند و در آن گفته بودند که داروی شرکت، کیفیت لازم را ندارد، ضربهای سنگینتر به اعتبار شرکت بود و لذا وزارت بهداشت، مانع از توزیع نسخههای جدید آن در داروخانهها شد. ناگفته نماند که یک نفر از آن چند نویسنده مقاله، فردی بود که پیش از این، دارو را به بهانه انجام آزمایشهای شخصی، گرفته بود. لذا معلوم نبود در چه شرایطی دارو را جابجا کرده است و یا نگهداری نموده است که اینچنین جوابی گرفته است. دکتر جعفری مجبور شد دارو را به خارج از کشور ببرد تا تست نماید. حدود 200 میلیون تومان هزینه شد تا سه تست سخت و نفس گیر انجام شود و در هر سه تست، موفقیت حاصل شد و وزارت بهداشت، اعتمادش بیش از پیش جلب گردید. اما بازاریابی همچنان دغدغه مهمی بود؛ لذا شش نفر استخدام شدند برای بازاریابی.
تسکین 12 میلیون نفری
داروی دیگری که دکتر جعفری سالها قبل روی آن کار میکرد، داروی درمان سالک بود که اگر به نتیجه میرسید، هم به درمان 30 هزار مبتلای ایرانی میانجامید و هم 12 میلیون مبتلای کشورهای منطقه.
دارو، تایید و به بازار ایران، وارد شد. شرکتی سوریهای هم به دنبال خرید از ایران برای درمان 60 هزار بیمار سوری بود که شاید بتوان گفت این، گامی در جهت جهانی شدن دارو میبود.
آغاز یک افتخار
ایجاد یک شرکت، کاری سادهتر از بقای آن است. کاشت، یک چیز است و داشت و برداشت، چیزی متفاوتتر و به مراتب سختتر.
تیم همدل اکسیر نانوسینا، کار را دقیق و منظم انجام میدهند و با انگیزه و حتی فراتر از ساعات کاری کار میکنند. در شرایطی هم که میتوانستند امتیاز شرکت را فروخته و سود یک جایی را به دست آورند، حاضر به انجام این کار نشدند. تحقیق و تولید، جزء لاینفک شرکت اکسیر نانوسینا است. نباید از یاد برد که یک دارو ممکن است زمان مصرف خاصی داشته باشد؛ چون هم داروهای رقیب میآیند و هم شیوههای درمانی جدید. سالها پیش، دکتر جعفری زندگی کم دغدغه و مرفه را رها کرد و به خدمت به ایران عزیز پرداخت. خدمتی که الان دیگر فقط به ایران محدود نمیشود بلکه التیامبخش درد میلیونها بیمار فقیر در جهان است.