به گزارش «رساگفت»: “کلمُرز” منطقه حفاظت شده مردمی درجنوب کرمان، قصههای شیرینی را در خود جای داده است. منطقهای که روزگاری حال و احوال خوبی نداشت، اما امروز به مدد مردم و همیاری اجتماعیشان حالی وصف نشدنی دارد.
روزگاری به تصور، گشاینده گره منطقه، فقط میتوانست دولت باشد. اما کلمرز، امروز مدیون مردم و همیاری اجتماعیشان است. اینجا همیاری اجتماعی، این بار به مسائل بزرگتری ورود کرد و تحولی اساسی را به ارمغان آورد که به اشتراک گذاشتن این حال خوب نیز صفای خاص خود را دارد. شور و هیجان در کلامش موج میزند و تعریف کردنش هر شنوندهای را به وجد میآورد. هم از ندامتش میگوید و هم از حال خوبی که در این سالها دارد.
“تغییر سبک کار و زندگی” را تجربهای شیرین میداند و روایتش از این سالها، مخاطبینش را همه چشم و گوش میکند برای شنیدن و دیدن اتفاقات و تغییراتی خوشایند. وی که یَدِ طولایی در شکار داشت و شکارچی بودن و داشتن اسلحه را افتخاری برای مردان منطقه میدانست، امروز شکار و شکارچی را متفاوت میبیند.
عادل سالاری، اهل کهنوج کرمان است و47 سال سن دارد. تا سال 1390 پای ثابت شکار منطقه بود و این را برگ برندهای برای خود میدانست؛ اما انگار منتظر تلنگری بود که ورق زندگیاش برگردد. سالاری 11 سال پیش در سفری که به هرمزگان و به کوههای گِنو داشت، تعدادی بزکوهی و قوچ را در حال آب خوردن میبیند و همان تلنگری که لازم بود را از این صحنه میگیرد و حسرتی در دلش به وجود میآید که چرا کوههای کلمُرز کهنوج نباید شاهد این صحنههای زیبا از حیوانات باشد.
حالا دیگر حال دلش عوض شده، حسرت و آرزویش که در هم تنیده را برای برادر بزرگترش تعریف میکند و از او مشورت و کمک میخواهد. برادرش هم زمین گذاشتن اسلحه و محیط بانی به جای شکارچی بودن را برایش مشق میکند. سالاری که میخواهد “کوههای کلمرز” همچون “گنو” حال خوبی داشته باشند، نه تنها از پیشنهاد برادرش استقبال میکند، بلکه کمر همت میبندد که سایر شکارچیان منطقه را همگام و هممسیر خود کند. با ریشسفیدان و معتمدین کهنوج، همصحبت میشود و برایشان از اتفاقات اخیری که افتاده بود، میگوید. ازپشیمانیاش، از کمک به حفظ محیط زیست و حیات وحش و از همدلی و برادری که میتواند حال خوبی برای همه رقم بزند. در نهایت، همیاری مردمش را طلب کرد و کارشان را با دل و جان شروع کردند. در سال 1390 و آغاز کار، چند نفر بودند؛ اما امروز خودش و 299 نفر دیگر دغدغهشان حفظ محیط زیست و حیات وحش منطقه حفاظت شده و صعب العبور کلمرز است. حالا انجمن دارند و سالاری، مدیرمسئول انجمن کلمرز است. سالاری به توان خود و همولایتیهایش اعتماد کرد، زبان شکارچیان را از بَر بودند و با مهارتافزایی توانستند زیستبوم منطقه را دوباره احیا کنند؛ به گونهای که تعداد حیات وحش کلمرز، طی این 11 سال، بیش از 10 برابر، افزایش یافته است. محیط بان کهنوجی، این حال خوب را نتیجه همیاری اجتماعی و مشارکت مردم میداند و میگوید محیط زیست، مساله بزرگی است و در مسائل بزرگ، حضور دولت، احساس میشود؛ اما مردم این دیار، خودشان همت کردند و منتظر دولت نماندند. آنها ابزار کارشان، دل وعشقشان بود، با همین ابزار، خروجیهای خوبی داشتند و یکی از این خروجیها حضور250 نفر داوطلب در این مسیر است.
سالاری با نگاهی به روزهای اول میگوید: خودم را برای همه سختیها آماده کرده بودم، پذیرفته بودم که ممکن است با مخالفت همشهریهایم مواجه شوم؛ اما یقین داشتم که نتیجه خوبی در آینده خواهیم دید. مطمئن بودم که کهنوجیها بخاطر شکار حیوانات، به ما آسیب نمیزنند، گفتمانسازی کردیم و پای صحبتشان نشستیم. این کار، نیاز به فرهنگسازی داشت و برخورد قهری، قطعا جواب نمیداد. مردم هم حرف داشتند، از دغدغههایشان میگفتند، از بیدرآمدیهاشان و از اینکه این شکار برای امرار معاششان بود.
با شکارچیان، همدل شدیم و جایی که شکار برای امرار معاش بود، راهکار جایگزین، پیشنهاد میدادیم. خودم شکارچی بودم و میدانستم که شکارچی، هیچوقت تامین مالی نمیشود و خیر و برکتی در زندگیاش نیست؛ اما از طرفی هم میدانستم که یک شکارچی میتواند به اندازه 20 محیط بان، بازدهی داشته باشد. افرادی که مطمئن بودیم برای معیشت زندگی، شکار میکنند را شناسایی و با کمک حامیانی که تامین مالی انجمن را عهده دار بودند، شغل جایگزینی در نظرگرفتیم. مثلا کمک کار کشاورزی یکی شدیم و موتورش را برقی کردیم، همین اقدام باعث شد دست از شکار بکشد اما اقداماتی از این قبیل کافی نبود. سالاری که چندسالی است کانون همیاری اجتماعی انصارالحسین روستای ده زرد را راهبری میکند بهترین راهکار را ریشه یابی مشکلات و جایگزینی با راه حل پایدار ” تغییر سبک کارو زندگی مردم” میداند. صنایع دستی و گردشگری را پیشنهادات خوبی برای شغلهای جایگزین میداند و میگوید حال امروز کلمرز، مدیون همیاری اجتماعی و سبک بهتر کار و زندگی است که میتوان با اتکا و اعتماد به توان مردمی و با کمترین هزینه، به کام کلمرزیها شیرینی دائمی بخشید.