به گزارش «رساگفت»: اجازه بدهید همین ابتدای کار، با هم یک سفری در زمان داشته باشیم. چند سال پیش، حادثه خوزستان خاطرتان هست؟ خیلی از خانهها را و خیلی از شهرها را آب گرفته بود. حادثهای که برای خیلی از ما خاطرات بدی را به یاد میآورد. اما وسط همین سیل و وسط همین بحبوحه، یک اتفاقاتی افتاد که خیلی در شبکههای اجتماعی سروصدا کرد. عکسها و فیلمهایی از افرادی منتشر شد که دست به دست هم داده بودند و جلوی سیل را گرفته بودند. اهالی یک روستا که مانع ورود آب به روستایشان شده بودند؛ با گونیهای پر از خاک و با هر مادهای که به دستشان رسیده بود. بارها و بارها ما از این مثالها شنیدیم و یا دیدیمشان. مثلا کشاورزهایی را دیدیم که دست به دست هم دادند تا محصولاتشان را درو کنند. ابتدا آن زمینی که محصولش زودتر میرسد، آن را درو کردند و بعد، زمین بعدی و زمین بعدی. وقتی این اتفاق میافتد، همهی جمع، توانشان ارتقا پیدا میکند. همهی این مثالهایی که من خدمت شما عرض کردم، مصادیقی از همیاری اجتماعی هستند. ولی وقتی در مورد همیاری اجتماعی با شما صحبت میکنم، دارم در چه موردی صحبت میکنم؟ همیاری اجتماعی، یعنی همه با هم، با تعاون هم، با دست به دست هم دادن و با اتکا به ظرفیتهای خودمان، مسائلمان را حل کنیم. یعنی اینکه هر کسی یک گوشهای از کار را بگیرد و همه با هم یک مساله را حل کنیم. یادمان باشد که در همیاری اجتماعی، توان جمع، خیلی فراتر از مجموع توان تک تک اجزاست. این همان موضوعی است که به آن سینرژی یا همافزایی گفته میشود. یک به اضافه یک، در این شرایط، دیگر دو نمیشود؛ بلکه خیلی بیشتر میشود. این اتفاقی که ما در روستاهای مختلف کشور هم داریم میبینیم؛ مثلا در بوشهر، اهالی یک روستا دور هم جمع شدند و با هم مسجد ساختند و مدرسه را تجهیز کردند و یا اینکه کارهای خیلی بزرگی در روستایشان انجام دادند. همه اینها مصادیق همیاری اجتماعی است. بخاطر داشته باشید که این اتفاقات، اگر قرار بود که این افراد به تنهایی کارها را جلو ببرند رخ نمیداد. بگذارید برگردیم به همان مثال نخست. اگر قرار بود اهالی روستا به تنهایی جلوی ورود آب را به خانه خودشان بگیرند، آیا موفق میشدند؟ این همیاری و این کار گروهیِ این افراد بود که موجب موفقیتشان شد. ما انسانها موجوداتی اجتماعی هستیم که برای تامین نیازهایمان نیاز داریم که با هم، همکاری داشته باشیم. ریشه همیاری اجتماعی هم در همین پیوندهای اجتماعی است. همیاری اجتماعی، نوشدارویی است برای خیلی از مسائل و مشکلات ما. خیلی وقتها لازم نیست که منتظر کمک بیرونی باشیم. خودمان میتوانیم دست روی زانوهای خودمان بگیریم و مساله را حل کنیم. برای مثال، در یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان، اهالی، دست به دست هم دادند و مساله آسفالت خیابان و مساله اصلاح آبیاری و خیلی از کارهای مختلف دیگر را با هم حل کردند. اینها همه مصادیقی هستند از اینکه همیاری اجتماعی، چطور میتواند زندگی ما را بهتر کند. البته لازمه همیاری اجتماعی این است که آدمها دور هم جمع شوند. به گروهی از این آدمها که دور هم جمع شدند و با هم یک سنخیتی دارند و با هم یک همّی دارند، کانون گفته میشود. درواقع، یک کانون همیاری اجتماعی، کارکردهای مختلفی برای اعضایش دارد. برای بعضیها دور هم جمع کردنِ اعضای یک خانواده است. برای بعضیها دور هم جمع کردنِ اهالیِ یک محل است. اما همه آنها قصد دارند تا از این توانِ جمعی برای حل مشکلاتشان استفاده کنند. این کانونهای همیاری اجتماعی، بستری هستند که ما دوباره فرهنگهای گذشته و فطرت خودمان را بازیابی کنیم؛ مسالهای که به ما کمک میکند تا توان جمع را برای حل مشکلاتمان به کار بگیریم. همیاری اجتماعی، همان مسالهای است که این روزها میتواند خیلی به ما کمک کند. اگر همه ما دست به دست هم بدهیم و به دل مشکلات بزنیم، به نظر میآید که خیلی از مسائل، حل خواهد شد.